علیه

/~alayh/

    against
    contra-

فارسی به انگلیسی

علیه السلام
peace be upon him, greetings to him

علیه اللعنه
curse upon him!

علیه براو
upon him, against him

علیه کسی حرف زدن
gainsay

مترادف ها

high (صفت)
رشید، علیه، با صدای بلند، بلند، خوشحال، علوی، خشن، عالی، گزاف، مرتفع، زیاد، عالی مقام، عالیجناب، علی، متعال، بو گرفته، بلند پایه، رفیع، وافرگران، تند زیاد، با صدای زیر، اندکی فاسد

eminent (صفت)
بزرگ، علیه، بلند، برجسته، عالیجناب، هویدا، علی، والا مقام، متعال، سربلند

against (حرف اضافه)
با، مجاور، مخالف، ضد، علیه، در برابر، در مقابل، بر، به، برعلیه، برضد، بسوی

anti- (پیشوند)
غیر، مخالف، ضد، علیه، برضد، پاد، بجای، درعوض

پیشنهاد کاربران

علیه= ( against ) = ( Padīrag ) = ( 𐬞𐬀𐬛𐬍𐬭𐬀𐬔. ) : هم سنگ این واژه در پهلوی هست: پَدیرَگ.
خوب آیه ۱۲۹سوره توبه علیه توکلت یعنی من بر تو توکل میکنم. اینجا ضد نیست موافق هست.
علیه باتشدید حرف ل کلمه عربی ومونث عالی یا علی است وبه جهت احترام بکاربرده میشود .
واژه علیه یک واژه پارسی است چون در عربی می شود ضد واژه علیه صد درصد پارسی است.
به زیان او
به سمت او
ناهمسوی. . . رو در روی. . . بر یک چیزی یا شخصی. . . پاد. . . در برابر. . . ضد. . . ضد هم. . . مخالف هم. . . بر علیه
اهنگ رپ ما پوتک هم گوش بدید ممنون لایک کنید بای امید وارم معنی این کلمرو فهمیده باشید موفق باشید
علیه گاهی به منعنی متوجه میباشد، مثال:
دعوا از سوی خواهان علیه خوانده میباشد
دعوا از سوی خواهان متوجه خوانده میباشد
روی او، روی ان
گاهاً یعنی به نفع شخص و گاهاً یعنی به ضرر شخص. مثلاً دفتر تاجر میتواند بر علیه او قابل استناد باشد ⇐ یعنی دفتر تجاری تاجر میتواند به نفع تاجر اماره قضایی محسوب شود
در رویارویی با
نمونه در پی نوشتِ یادداشت �بنیادی بر جای نمانده است . . . � در پیوند زیر:
در پی سه روز پرخاش های خیابانی ده ها هزار تن در روبارویی با ( علیه ) سیاست های اقتصادی دولت لبنان، وزبران یک حزبِ ترسایان ( مسیحیان ) آن کشور از دولت �سعد حریری� کناره گرفتند.
...
[مشاهده متن کامل]

https://www. behzadbozorgmehr. com/2019/10/blog - post_95. html

پاد
برعلیه = بر پاد/ به پاد
بر او
من علیه او شکایت کردم
من بر او دادخواست دادم
بر در اینجا ضد با است
ما نه با دشمن که بر دشمنیم
برپد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس