علمی

/~elmi/
    scientific
    theoretical
    experiential
    learned
    physical

مترادف ها

scientific (صفت)
وابسته به علم، علمی، وابسته بعلم
methodical (صفت)
علمی
theoretical (صفت)
علمی، نظری
theoretic (صفت)
علمی، نظری

پیشنهاد کاربران

هرچی پشتش نام غربی نوشته وبا انگلیشی تلفظش میشه کرد . . .
میشه علمی ومستند ووحی داروینی ثابت غیرقابل نقض ونِقاش واز طرف دانشگاه گوگلی موگولی مقولی غلیانی صادر شد ومهر خورد وحائز جایزه نوپول مونوپولی هست.
دانش پایه
کلمه کلی برای توصیف هرسه کلمه ( علمی و فرهنگی و ورزشی ) برای اینکه در جمله دوباره تکرار نشوند
کسی میتونه بگه یه کلمه کلی و جایگزین برای واژه های علمی و فرهنگی و ورزشی برای این کهدوباره دی یک جمله تکرار نشه بگه
( یک کلمه کلی برای هرسه تا کلمه )
بر پایه دانش و شناخت - دانشوارانه
دانشی. . شناختی . . شناخت به معنی علم هست.
برابر پارسی آن، دانشیک نیز می شود. تکواژها:دان. ِش. یک ( پسوند صفت ساز )
scientific ( انگلیسی ) ، wissenschaftlich ( آلمانی ) ، دانشیک ( پارسی )
دانشی.
آکادمیک
دانشی که بر اساس تحقیق بدست می اید