لری بختیاری
لَو، واتیگ، چِژیوَر:علت
پیشایند
مایه
پایه
علت یک چیز: پایه ی یک چیز، مایه ی یک چیز
پیشنهاد واژه "پسآمَد" به جای "معلول" و "نِیآمد" به جای "علت".
"نی" ریخت کهن تر پیشوند "نِ" است برابر "پایین، به پایین عقب، پیش" می باشد.
می توانید دریابید که "پسآمد" پس از "نِیآمد" رخ داده است و به گونه ای فرجام ( =نتیجه ) "نِیآمد" است.
... [مشاهده متن کامل]
پس به جای "عِلَت و مَعلول" بگوییم "نِیآمد و پَسآمد"
بدرود!
چرایی: علت.
چرایی مند: معلول، علت دار.
چرایی کنندگیک: العلة الفاعلیة.
چرایی انگیزگیک: العلة الغائیة.
چرایی مایگیک: العلة المادّیة.
چرایی چهرگیک: العلة الصوریة.
چرایی پذیراییک: العلة القابلیة.
... [مشاهده متن کامل]
چرایی هماده: العلة التامّة.
چرایی ناهماده: العلة الغیر التامّة.
پارسی را پاس بداریم: )
باعث
علت یک چیز، چرایی رخداد یا بودن آن چیز را نشان می دهد و همان دلیل است. می توان واژه بن را برای علت به کار برد.
در دیدگاه من درباره دلیل، واژه بُنبَر یا بُنِبَر به کاربرده شد، پس می توان گفت:
علت
گویش:ellat
ریشه از:عربی
برابر پارسی:چرایی، بُنِبَر، پشتوانه، ریشه
پی آور ( علت )
پیامد ( معلول )
علت: آنچه انگیزه ی نابودی یا پیدایش عیب در چیزی یا پدید آمدن رویداد ناگواری می شود.
🇮🇷 همتای پارسی: چرایی 🇮🇷
واژه علت
معادل ابجد 500
تعداد حروف 3
تلفظ 'ellat
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: علَّة، جمع: عِلَل، جمع الجمع: اَعلال]
مختصات ( عِ لَّ ) [ ع . علة ] ( اِ. )
آواشناسی 'ellat
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع واژگان مترادف و متضاد
وَهان
چرایی
" بُن"
بن به چم پایه، ریشه و اساس است که در پارسی سره و در گفتمان فلسفی به جای واژه علت به کار رفته است.
بُن و بَر = علت و معلول
نوواژه ی" بُنابَر" را نیز می توان از [بن و بر] ساخت وبه جای علیت به کار گرفت ( یا بُنامد ) .
برهان علیت = فرنود بُنابر
چرایی= علت = رون، انگیزه، وَهان، خرد، خلت، هلت، پِریل، رَپَس، روگا، بهانه،
بیانوپ، سه مه د، دست آویز، شَوَند
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
... [مشاهده متن کامل]
نویسنده:
# امیرمسعودمسعودی مسعودلشکر نجم آبادی
# آسانیک گری
# asanism
# asaniqism
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها :
اسل= ساختگی= اسل های دیگر
dtre تو اصطلاح بافندگی یعنی پایه سوبل
انگیزه
وَهان برابر پارسی علت
واژگان علت که در پارسی پهلوی هلت بوده و لغت دلیل هیچکدوم عربی نیستند! واسه چی فکر میکنید که عربی اینهمه لغت داشته با اینکه زبان تنها چند قوم و آریه ی بادیه نشین بیشتر نبوده؟!!!!
عِلَتیدن =
م. ث
جنگ، مرگ هزاران بیگناه را عِلَتید.
سَبَبیدن =
م. ث
این کُنش/ژیرش به کنش/ژیرش دیگری می سَبَبَد.
مورث
وجه
واژه علت به معنای سبب گویش دیگر واژه پهلویک هلت hlt به معنای دلیل است که همریشه با خلت xlt’ در پارسی میانه و خرد xratu در اوستایی است. بدینسان روشن میشود واژگان عربی علل و معلول جعلی هستند.
دلیل، مسبب، سبب
بهترهاز واژه هاپهلوی ساسانی یا پارسی میانه، اوستایی ، تاتی ، تالشی، گیلکی، لری، لکی، کرمانجی، هورامی، زازاگی، سورانی و. . . به این ترتیب واژه های ایرانیو جایگزین واژه های بیگانه کنیم
علت: [اصطلاح حقوق]امری است که به محض وقوع آن چیز دیگری بدون اینکه تأخیری رخ دهد به دنبال آن واقع شود.
انگیزه، جهت
انگیزه، جهت، دلیل
انگیزه، مایه، چرایی، بهانه
( = آنچه یَماک ( = سبب ) نابودی یا پیدایش آک ( = عیب ) در چیزی یا پدید آمدن رویداد ناگواری می شود ) این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
پِریل peril، روگا، رَپَس ( سنسکریت )
آنیا ( سنسکریت: آنَیَ )
سِمید ( کردی: سه مه د )
بیانوپ ( کردی: بیانوو )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٠)