علاج ناپذیر

/~alAjnApazir/

    incurable
    terminal
    irremediable

مترادف ها

incurable (صفت)
بی چاره، بی درمان، بهبودی ناپذیر، علاج ناپذیر

پیشنهاد کاربران

آنچه درمانش غیر قابل درمان است🫰
معنی علاج ناپذیر:هیچ درمانی ندارد
معنی علاج ناپذیر هیچ راه درمانی ندارد
معنی علاج ناپذیر، هیچ راه درمانی ندارد
آنچه درمانش غیر قابل درمان است

بپرس