بعضشان عُقده دارند نه عَقیده.
عَقَدَهُ: تنابیدش کرد. با تناب مُحکمش کرد. . .
عَقَّدَهُ: پیچیدش کرد. . .
عَقِدها: باهاش عقد ازدواج بست. . .
عُقَد: گره ها. مُشکل ها. . .
عُقُود جمع عَقد : صد سال - قرارداد. . .
. . .
. . .
واژه عقده
معادل ابجد 179
تعداد حروف 4
تلفظ 'oqde
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: عقدَة، جمع: عُقَد]
مختصات ( ? ( عقده گشا ( ~ . گُ ) [ ع - فا. ]
آواشناسی 'oqde
الگوی تکیه WS
... [مشاهده متن کامل]
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
پارسی سره
. . . . . . . . . . . . . . . . . . .
عُقده / Complex:
*رَوان گِرِه Ravān - Gereh
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
عقده ای:
... [مشاهده متن کامل]
*کینه ای
*کینه توز
*کینه وَرز
*تلخ رَوان
*تُرش رَوان
*تلخ کام
*تُرش کام
*دُژرَوان
*دُش رَوان
. . . . . . . . . . . . .
. . . . . . . . . . . . .
بیشتر هم می شود واژه ساخت.
اگر کمی پویا و کوشا باشیم، زبان پارسی نوین را بسیار توانمند خواهیم یافت.
جایگزین نادرست Complex در روانشناسی مدرن ، در بیشتر زبان ها همین واژه را بکار می برند ولی در زبان فارسی ، بجای واژه درست و هم خانواده زبان فارسی ، واژه ریشخند آمیز عربی عقده رو بکار می برند ، چرا بجای واژه بیگانه و ریشخند آمیز عربی ؛ واژه complex رو بکار نبریم؟!!!!
روانی
گره ، مشکل ، فشار ، سختی
غم و دلخوری که از موضوعی به انسان دست می دهد مثلا کسی بی ادبی می کند و نتیجه ی آن به شکل عقده در انسان می ماند برای درمان آن بهترین کار داشتن گذشت و بخشش است. موفق باشید ان شاءالله
داشتن کمبود
کینه
عقده =گره
استحکام
خودکم بینی
مشکلات روانی
برابر پارسی عقده , , واژه ی دُژَک است
کمبود
سرکوفت
رشکاویزی_حسداویزی
کمبود
برابر فارسی این واژه کمبود است
فلانی عقده است
فلانی کمبود دارد
داشتن دلهورگی در مورد شخصی یا عقده داشتن.
عُقده -
گره، پیچ، چین و شکن، پیوند - غده سرطانی - خفگی، گلو گرفتگی - حرص، حسادت، رَشک، تنگ چشمی، دیده تنگ، بَخیل، غِبطه!
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)