عقد کردن


    to conclude a marriage contract with
    to marry
    to holdto convoke
    to tie

مترادف ها

espouse (فعل)
نامزد کردن، عروسی کردن، عقد کردن، شوهر دادن

پیشنهاد کاربران

پیمان بستند.
دوستان عقد واژه عربی هست، نمی توانید بر آن کنش های پسوندی پارسی بگذارید. ( عقداندن، عقدیدن )
پیمان برابر پارسی عقد می باشد و به آن می شود چنین کارواژه های داد. ( پیمانیدن = پیمان بستن )
عقداندن کسی با کسی.
عقدیدن با کسی.

بپرس