to sneeze
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
سرفه کردن، سلفیدن، عطسه کردن
عطسه کردن
پیشنهاد کاربران
در لری بختیاری
عطسه: وَشقِه
عطسه کردن: وَشقِستِن
عطسه: وَشقِه
عطسه کردن: وَشقِستِن
- صبر آمدن ؛ در تداول عوام عطسه کردن.
صبر کردن ( عطسه کردن )
صبر کردن ( عطسه کردن )