عطسه

/~atse/

    sneeze
    sneezing

فارسی به انگلیسی

عطسه اور
sternutatory

عطسه کردن
sneeze

عطسه کردن یا عطسه زدن
to sneeze

مترادف ها

sputter (اسم)
سخن بیهوده، سخن بی ربط، عطسه

sniffle (اسم)
زکام، عطسه، صحبت تو دماغی، فن فن

sneeze (اسم)
عطسه، ستوسه

hiccup (اسم)
سکسکه، عطسه

sneezing (اسم)
عطسه

sternutation (اسم)
عطسه، صدای عطسه

پیشنهاد کاربران

در گویش بانشی به جای عطسه می گویند وخشه.
در گویش خمین پِشکَ
به زبان سنگسری
اَشنیژashenyz
در لری لرستان و لکی و برخی لهجه های کردی کارواژه پشمین
به معنای عطسه کردن بکار میرود
نپشم:عطسه نکن
پشمی:عطسه کرد
به زبان سنگسری
اّش نیزash nyz
اِسکه در گویش اسفهانی.
هاپچه
در بخش زند شهرستان ملایر و بخش زالیان شهرستان شازند از واژه《 پشکه》 استفاده میشود
در بروجردی: پِشکَ : peška
در لری بختیاری
عطسه: وَشقِه
عطسه کردن: وَشقِستِن
عطسه اربی ( عربی ) شده ی واژه ی پارسی اشنوسه است.
پارسی پهلوی: شنوسک
پارسی نوین: اشنوسه
زبان اربی: عطسه
انگلیسی: Sneeze
در زبان فارسی میانه ( پهلوی ساسانی ) اسنیزک ( Snizak ) به چم برف بوده و همریشه با واژه ی Sneeze در انگلیسی به چم عطسه، Snow در انگلیسی به چم برف، Снежинка ( Sniezhnkā ) در روسی به چم دانه برف، و Снег ( Snieg ) در روسی به چم برف است.
در گویش یزدی اَپیشُو یعنی عطسه و اَپیشُو کِردَن یعنی عطسه کردن.
اشتزه : ( تحریف کلمه ) عطسه. ( گویش جهرمی )
در زبان ترکی به عطسه آسْقِراخ گفته می شود از مصدر آسْقیرماخ یا آسقیرماق ( عطسه کردن ) به سرفه اؤسْگورَک از مصدر اوسکورمک ( سرفه کردن ) گفته می شود .
وَچْقِه
واژه فوق در لری بختیاری به کار می رود
عطسه، نادرست نویسی اتسه است.
ولی، بهتر است که واژه ی شنوسک ( šanusak ) را به کار بگیریم. از کنش ( koneš, مصدر ) شنوسیدن ( šanusidan ) .
زمان هال ( حال ) :من می شنوسم، تو می شنوسی، . . . . .
...
[مشاهده متن کامل]

( من اتسه می کنم، تو اتسه می کنی. . . )
گذشته: من شنوسیدم، تو شنوسیدی، . . .
( من اتسه کردم، تو اتسه کردی، . . . )

پارسی تازی شده " اتسه " از " اتس " ، در پهلوی " شنوسک " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از الوالقاسم پرتو .
پشمه به زبان کرمانشاهی ( به اینصورت بخوانید peshmah )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس