عصبانی، متشنج، دست پاچه، عصبی، عصبی مربوط به اعصاب
neurotic(صفت)
نژند، عصبی، دچار اختلال عصبی
neural(صفت)
عصبی، وابسته بعصب، وابسته به سلسله اعصاب
overwrought(صفت)
عصبی، کاربرده، تهیه شده از روی مهارت
پیشنهاد کاربران
نرو
مجید علیائی جواب سرو . سرو نام درختی تنومند است که به معنی پیری و کهنسالی میباشد وکسانیکه به این مرحله میرسند به نوعی عصبی و پرخاشگر میشوندکه به آنان سرو میگویند
اگر عصبی را به عنوان صفت برای کسی به کار ببریم : یعنی کسی که زود عصبی می شود. اگر عصبی را برای کسی که عصبی شده به کار ببریم : یعنی کسی که عصبی شده است.
عصبانی
تند طبع
عصبی= نروو
پرخاشگر، تندمزاج، تندخو
پی = عصب پیانی = عصبی ( به معنای مربوط به عصب نه به معنای عصبانی و خشمگین ) { پیانی: پِی ( =عصب ) به علاوه پسوند وابستگی - انی. همچون نور 》 نورانی، جسم 》 جسمانی، کِی 》 کیانی و . . . } بن مایه: لغت نامه دهخدا