عریضه

/~arize/

    petition
    letter

فارسی به انگلیسی

عریضه نگار
who writes a letter or petition

عریضه نگاری
writing a letter or petition

مترادف ها

letter (اسم)
حرف، خط، ادبیات، نامه، مراسله، نویسه، موجر، دانش، کاغذ، عریضه، مرسوله، حرف الفباء، حرف چاپی، اثار ادبی، اجازه دهنده

petition (اسم)
عرض، عرضه داشت، عریضه، دادخواست، عرضحال، تظلم

memorial (اسم)
یادبود، عرضه داشت، یادگار، عریضه، لوحه یادبود

پیشنهاد کاربران

برای خالی نبودن عریضه:
کنایه از حفظ ظاهر، مُشتی نمونه خَروار، دهن بینی یا همش لب و دهنه!
Litigate

بپرس