عرعر

/~ar~ar/

    bray
    juniper-tree
    braying
    heehaw

فارسی به انگلیسی

عرعر کردن
bray, heehaw, to bray

مترادف ها

ailanthus (اسم)
عرعر

bray (اسم)
عرعر

heehaw (اسم)
عرعر، قاه قاه خنده

پیشنهاد کاربران

"أرأر" البعیرُ إذلالاً لراکبه العَرعَر.
. .
اَراَر ( فارسی ) با" عَرعَر" ( عربی ) هیچ ارتباطی ندارد، معنی بشدت متفاوتی دارد.
. . .
اینقد به تحریف مجال ندهید ( دامن نزنید ) .
در بیتی کردی از ( هیمن ) شاعر کرد؛ از درخت عرعر که درختی راست قامت است چنین یاد شده است .
وصیت بی که تخت و تابوتم له عه ر عه ر که ن/
حه تی عاله م بزانی من شه هیدی قامه تی یارم/
شمارا وصیت می کنم که تابوتم را ازچوب عرعر تهیه کنید تا همه جهانیان بدانند من کشته ی بلندی قامت یارم هستم
🧸 کلماتی کاربردی برای توصیف صدای حیوانات مختلف: 📢
❗️نکته: بعضی صداها در حیوانات مختلف مشترک است. . .
✅ سگ: bark / woof 🐶
✅ سگ ( در حین عصبانیت ) : growl 🐶
✅ توله سگ: yap 🐶
...
[مشاهده متن کامل]

✅ بز یا گوسفند: bleat 🐏
✅ پرنده یا میمون: chatter 🐧 🐒
✅ قورباغه: croak / ribbit 🐸
✅ مار: hiss 🐍
✅ گرگ یا سگ: howl / growl / bay 🐺
✅ گربه: meow / purr 🐈
✅ گاو: moo / low 🐄
✅ خوک: oink / grunt 🐖
✅ فیل: trumpet 🐘
✅ پرنده: chirp / tweet / twitter / sing 🕊
✅ اسب ( شیهه ) : neigh / whinny / nicker 🐎
✅ زنبور: buzz 🐝
✅ مرغ: cluck / cackle 🐔
✅ خروس: cock - a - doodle - doo / crow 🐓
✅ غاز: honk / quack 🪿
✅ اردک: quack 🦆
✅ موش: squeak 🐀
✅ عقاب: screech / scream 🦅
✅ جغد: hoot / screech 🦉
✅ خفاش: screech 🦇
✅ شیر، خرس، ببر: roar 🦁 🐅 🐻
✅ کلاغ: caw 🐦‍⬛️
✅ خر، گورخر، الاغ: bray 🦓
✅ شتر: grunt 🐪
✅ جیرجیرک: chirp / creak 🦗
✅ دلفین: click 🐬
✅ بوقلمون: gobble 🦃
✅ زرافه: bleat 🦒
✅ صدای هر جوجه پرنده: cheep 🐥
✅ شغال: howl
✅ کفتار: laugh / scream
✅ صدای هر حیوانِ نر بزرگ: bellow 🐋
✅ صدای هر حیوانی که از روی خشم باشه: snarl 😾
✅ صدای کشیدن هوا داخل بینی: sniff 😪
✅ صدای بیرون دادن هوا از داخل بینی: snort 😤

عر و عنگ . [ ع َرْ رُ ع َ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) آواز خر. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . عرعر.
بله عرو که در گویش دشتی هست و در فارسی معیار عر عر شده همان خارشتر است که غذای الاغ ها بوده و میکوبیدند و به خران میداده اند. این را مادرم گفت. پس کسانی که میگویند عرو یا عر عر گیاه نیست اشتباه میکنند.
درختی که امروزه به آن معروف است درختی است که در هر شرایطی حتی مناطق معتدله سرد نیز تکثیر و انتشار مییابد. شاید علت نامگذاری آن این است که مانند الاغ سرش را پایین می اندازد و عرعرکنان به باغ و زمین های
...
[مشاهده متن کامل]
اطراف وارد می شود. ازدیاد این درخت به طور طبیعی و به سهولت توسط اعضای زیرزمینی آن صورت میگیرد به طوری که غالباً به علت سرعت ازدیاد و انتشار، مانع بزرگی برای درخت کاری در باغها میگردد. اگر نهال های عر عر از خاک بیرون کشیده نشود پس از مدتی می تواند جایگزین درختان اصلی باغ شود. بیرون اوردن نهال ها ز دل خاک در ابتدای کار آسان است اما به تدریج با ضخیم شدن ساقه به دشواری صورت می گیرد.

عَرّیدَن =
م. ث : کمتر بِعَر تو گوش من.
عرعریدن =
م. ث : سره این عرعریدن تو بود که انداختنمون بیرون.
عَرعَر یا آیلان ( Ailanthus altissima ) از خانواده ( Simaroubaceae ) می باشد. در گویش گیلکی به آن کول ( کهل kol ) دار گویند.
نام«عرعر»، که در متون فارسی آمده است، به گونه ای که دهخدا تذکر می دهد، این درخت نیست، بلکه منظور سرو کوهی بوده است. نام چینی اش مفهوم آسمانی دارد و به آن درخت بهشتی هم می گویند. املای عربی «عرعر» به گمان نادرست و «اَراَر» درست تر باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

خاستگاه
این درخت بومی چین و جنوب کره و ژاپن است. امروز در همه قاره ها با آب و هوای گرم تا معتدل یافته می شود.
گونه ای درخت است که رشد سریعی دارد. ریشه های آن به سرعت پراکنده می شوند، در شرایط مناسب تند و بوته وار می روید. جوانه های خرم و پربرگ از ریشه های پراکنده سرمی زنند و تا دو سه متر می بالند و منطقه نمناک را یکساله می پوشانند. درختان چنین جنگلی پس از بیست تا بیست و پنج سال به ارتفاع حدود سی متر می رسند.

جوانه ها صاف و قهوه ای و میانشان به نسبت پوک است. پوست تنه نوع ایرانی در بلوغ و پیری رفته رفته به سفیدی می گراید. تاج درخت چتری ناآراسته است. برگچه های بیضی شکل، صاف و براق بر دمبرگ سی تا نود سانتی روبروی هم ریسه شده و برگ پَروَش بزرگی فراورده اند.

عرعر ایرانی حدود فروردین جوانه می زند و برگ های سرخ فام سربر می آورند. برگریزانش دیرگاه پاییز روی می دهد و برگ ها نخست به زردی می گرایند. یکی از گیاهان دوپایه است، به این معنا که گل های نر بر درخت نر و گل های ماده بر درخت ماده پدید می آیند. گل های عرعر از پایان اردیبهشت می شکفند و بوی ناخوشایندی می پراکنند. گفته اند، این بو از گل نر برمی خیزد. در تیر ماه میوه های زبان گنجشک مانند، که مغز در میان پوسته بالداری درلمیده، بر خوشه های هزاردانه ای برون می ریزند.

بپرس