saudi arabia
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
عربستان
پیشنهاد کاربران
درباره یِ " عرب، عربستان، شاخابِ پارس " :
داریوشِ بزرگ گستره یِ پادشاهیِ خود را در سنگنبشته آورده است و در آن میان، از " اَربایَ : Arbāya " نام می برد. ولی پرسش این است که " اَربایَ" کجا بوده است؟
سرزمینِ بیابان نشینانِ عرب جایی" میانِ مصر، دریایِ مدیترانه و فرات ( در پایین دستِ " آثورا یا آشور" ) بوده است.
... [مشاهده متن کامل]
اکنون پرسش اینجاست که چه شده این تازیان امروز نام شاخابِ پارسِ ما را " خلیج" می نامند؟!
امروز چنان تازی زادگانِ گُجسته هار شده اند که در رسانه یِ به گِل نشسته یِ خود به جای واژه یِ " شاخاب پارس" واژه یِ " خلیج" را بکار می برند.
پروردگارا، در روزِ خودشان، پاسخِ دردناکی به تازی زادگان بده.
آری در روزِ برآمدنِ شان.
آنگاه که درفشهایِ کهن برافراشته شود.



داریوشِ بزرگ گستره یِ پادشاهیِ خود را در سنگنبشته آورده است و در آن میان، از " اَربایَ : Arbāya " نام می برد. ولی پرسش این است که " اَربایَ" کجا بوده است؟
سرزمینِ بیابان نشینانِ عرب جایی" میانِ مصر، دریایِ مدیترانه و فرات ( در پایین دستِ " آثورا یا آشور" ) بوده است.
... [مشاهده متن کامل]
اکنون پرسش اینجاست که چه شده این تازیان امروز نام شاخابِ پارسِ ما را " خلیج" می نامند؟!
امروز چنان تازی زادگانِ گُجسته هار شده اند که در رسانه یِ به گِل نشسته یِ خود به جای واژه یِ " شاخاب پارس" واژه یِ " خلیج" را بکار می برند.
پروردگارا، در روزِ خودشان، پاسخِ دردناکی به تازی زادگان بده.
آری در روزِ برآمدنِ شان.
آنگاه که درفشهایِ کهن برافراشته شود.



عربستان؛ به مفهوم سرزمینی که از آن انرژی ستانده می شود.
عربستان؛ آر بستاندن
مثل عروس و آروس و آریس یا عراق و اراک
در کل هر کلمه ای که آر در اون استفاده شده باشد به مفهوم نیرو و انرژی و قدرت می باشد. مثل پندار گفتار کردار. گرفتار، دمار، آرتش، آراسته، آرزو، آرمان، اروند ، آرامش، آره، آری، آریا، آرد، اَرده، آروات، اروتیک، آرماتور، آرمیچر، آروس، آریس، عروس، آریزونا، آرارات، و فراوان از این دست کلمات.
... [مشاهده متن کامل]
عربستان؛ آر بستاندن
مثل عروس و آروس و آریس یا عراق و اراک
در کل هر کلمه ای که آر در اون استفاده شده باشد به مفهوم نیرو و انرژی و قدرت می باشد. مثل پندار گفتار کردار. گرفتار، دمار، آرتش، آراسته، آرزو، آرمان، اروند ، آرامش، آره، آری، آریا، آرد، اَرده، آروات، اروتیک، آرماتور، آرمیچر، آروس، آریس، عروس، آریزونا، آرارات، و فراوان از این دست کلمات.
... [مشاهده متن کامل]
عربستان "همیشه" در درازای تاریخِ نکبت بارَش دشمنِ " ایران و ایرانی" و چاکر و کارگزارِ " غربی ها" بوده است و اینکه برخی دوست دارند تاریخ را " بُرِش بزنند" ، نشان از کژاندیشی و خود فریبیِ آنهاست. در گذشته هایِ دور نیز چاکر گویِ "رومیان" بوده اند.
... [مشاهده متن کامل]
گواه تاریخی میخواهی؟چی گفتی گواه تاریخی؟ "1 - روم" ، " 2 - روم" و "3 - روم".
... [مشاهده متن کامل]
گواه تاریخی میخواهی؟چی گفتی گواه تاریخی؟ "1 - روم" ، " 2 - روم" و "3 - روم".
دشت عرب ؛ عربستان. بادیه :
نامدار و مفتخرشد بقعه یمگان به من
چون به فضل مصطفی شد مفتخر دشت عرب.
ناصرخسرو.
- دشت قحطان ؛ سرزمین طایفه قحطانیان و توسعاً عربستان :
گر از دشت قحطان یکی مارگیر
شود مغ ببایدْش کشتن به تیر.
فردوسی.
نامدار و مفتخرشد بقعه یمگان به من
چون به فضل مصطفی شد مفتخر دشت عرب.
ناصرخسرو.
- دشت قحطان ؛ سرزمین طایفه قحطانیان و توسعاً عربستان :
گر از دشت قحطان یکی مارگیر
شود مغ ببایدْش کشتن به تیر.
فردوسی.
دشت سواران نیزه گذار ؛ عربستان :
از این پس بیاید یکی نامدار
ز دشت سواران نیزه گذار.
فردوسی.
ز دشت سواران نیزه گذار
سپاهی بیامد فزون از شمار.
فردوسی.
یکی مرد بد اندر آن روزگار
ز دشت سواران نیزه گذار.
... [مشاهده متن کامل]
فردوسی.
کمر بسته خواهیم سیصدهزار
ز دشت سواران نیزه گذار.
فردوسی.
- دشت سواران نیزه وران ؛ عربستان :
ز دشت سواران نیزه وران
برآریم گرد از کران تا کران.
فردوسی.
بزرگان رزم آزموده سران
ز دشت سواران نیزه وران.
فردوسی.
از این پس بیاید یکی نامدار
ز دشت سواران نیزه گذار.
فردوسی.
ز دشت سواران نیزه گذار
سپاهی بیامد فزون از شمار.
فردوسی.
یکی مرد بد اندر آن روزگار
ز دشت سواران نیزه گذار.
... [مشاهده متن کامل]
فردوسی.
کمر بسته خواهیم سیصدهزار
ز دشت سواران نیزه گذار.
فردوسی.
- دشت سواران نیزه وران ؛ عربستان :
ز دشت سواران نیزه وران
برآریم گرد از کران تا کران.
فردوسی.
بزرگان رزم آزموده سران
ز دشت سواران نیزه وران.
فردوسی.
از ریشه سانسکریت به معنی محل پرورش اسب
Arabistan is derived from the original Sanskrit term Arvasthan which means The Land of Horses. Since time immemorial proponents of the Vedic culture used to breed exceptional horses in this region. Thus eventually the land itself began to be called Arva ( Horses ) –Sthan ( place ) . The people who lived in this land were called Semitic. Semitic comes from the Sanskrit word Smritic. Arabs followed the ancient Vedic Smritis such as Manu - Smriti as their revered religious guides and thus they were identified as Smritic which has been corrupted into Semitic.
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
در زبان پهلوی "دشت ی تازیکان" ( به زبان امروز: دشت تازیان ) نامی بود که به سرزمین عربها یا عربستان گفته می شد.
همچنین در شاهنشاهی ساسانی و در شمال میانرودان سرزمینی بود که اَرواستان ( Arwastan ) نامیده می شد که امروزه آن را عربستانِ ساسانی می نامند.
همچنین در شاهنشاهی ساسانی و در شمال میانرودان سرزمینی بود که اَرواستان ( Arwastan ) نامیده می شد که امروزه آن را عربستانِ ساسانی می نامند.
کشوری که مردمش عرب و به صورت عربی حرف می زنند و مسلمان هستند. این کشور در جنوب غربی کشور ایران قرار دارد و در قاره ی آسیا است. این کشور بیشتر بیابان است و یک شبه جزیره است. از دریا های آن می توان خلیج
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
فارس و دریای سرخ را نام برد. این کشور به صورت مستقیم به اقیانوس هند راه دارد و از راه خشکی به کشور های بحرین و عمان راه دارد. این کشور جاهای دینی مانند شهر های مدینه و مکه را می شود نام برد