عدول ناپذیرironcladعدول کردنto deviateعدول کردن ازdepartعدول کردن به عادت بدbackslideعدول کردن به عقیده بدbackslide
:جازدن :عدول کردن. آنها جازدند :آنها عدول کردند.عدول به معنی برگشت از نظر قبلی که داده شدهکاش برای کلمات تلفظ ( صدا ) بگذارید الان این چجوریه تلفظش؟خروج از قضیه _ چشم پوشی _ صرف نظر _ انصراف _ رد شدنبه نظرم این معانی از عدول درست نیست . عادل نام پروردگارت. دادگر درست ترهکوتاه آمدن، تعدیل موضعبیشتر از اندازه نشدنبیشتراز ظرفیت نشدنانصرافسرپیچیتمردtrustable witnesses; just witnessesمشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)+ عکس و لینک