عدول ناپذیرironcladعدول کردنto deviateعدول کردن ازdepartعدول کردن به عادت بدbackslideعدول کردن به عقیده بدbackslide
عدول: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:کوتاه آمدن ( دری ) لادان ( کردی ):جازدن :عدول کردن. آنها جازدند :آنها عدول کردند.عدول به معنی برگشت از نظر قبلی که داده شدهکاش برای کلمات تلفظ ( صدا ) بگذارید الان این چجوریه تلفظش؟خروج از قضیه _ چشم پوشی _ صرف نظر _ انصراف _ رد شدنبه نظرم این معانی از عدول درست نیست . عادل نام پروردگارت. دادگر درست ترهکوتاه آمدن، تعدیل موضعبیشتر از اندازه نشدنبیشتراز ظرفیت نشدنانصرافسرپیچیتمردtrustable witnesses; just witnessesمشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)+ عکس و لینک