Eden : یک بازی عددی با این حروف به روش کابلا:
این واژه را میتوان به یک عدد تبدیل نمود و آنرا به شکل زیر نوشت : 54514 یا 5455 .
سپس میتوان 5 و 4 را باهم جمع نمود تا 9 شود و 5 و 5 را باهم جمع نمود تا 10 شود و سپس 9 و 10 را با هم جمع کرد تا عدد 19 تولید گردد.
... [مشاهده متن کامل]
تفسیر : همه افراد انسانی در آفرینش اولیه یا مبدئی همین واقعیت و طبیعت در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین بطور مطلق همزمان و همسن و در یک سن معتدل ملکوتی یا آسمانی ( به احتمال قریب به یقین در سن چهل سالگی ) و هرکدام به شکل خانواده های 10 عضوی مشتمل بر 5 مرد و 5 زن خودی یا بصورت پنج زوج مشتمل بر ده نیمزوج آسمانی و هرکدام در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، توانائی، دانائی، هنرمندی، هوشمندی و دانش کامل آفریده شده و از عشق و زندگی جاودانه برخوردار گردیده اند.
آن 10 انسان های آسمانی در طی این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی در طول هم و پشت سر همدیگر و بطور سلسله وار در 10 عالم یا دنیا زیر سقف 10 آسمان و روی 10 کره زمین به ظهور و پیدایش و کثرت نمیرسند بلکه در 7 عالم یا دنیا زیر سقف 7 آسمان و روی 7 کره زمین و آنهم هرکدام نه فقط یک یا صد و یا هزار و یکبار بلکه هرکدام دقیقا به تعداد یک هفتم کلیه ی حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول یا به عبارتی دیگر هرکدام دقیقن به تعداد یک هفتم کلیه ی کنگره های سلسله دایره وار دهّر ها در مدارات، مراتب یا درجات فراوان تکاملی بین دو حد دنیوی؛ یکی نهایت نقصان و امکان اخس در پائین ترین حالت نشئگی طبیعی و دیگری نهایت کمال و امکان اشرف دنیوی در بالاترین خالت نشئگی طبیعی قبل از وقوع آخرین مهبانگ و بازگشت به همان نظام احسن و اشرف آفرینش سرمدی، مبدئی و معادی، ازلی و ابدی و یا اولیه در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین .
در این دنیا هر فرد انسانی دارای 10 بُعد انسانی می باشد که یکی واقعی، عینی و تجربی است و 9 تا غیبی، امکانی و غیر تجربی. از این 9 بُعد 4 تا از یک جنس و 5 از جنس دیگرند. به عنوان مثال برای 1 مرد، 4 تا از آن 9 بُعد نامرئی مرد هستند و 5 تا زن و یکی از آن زن ها نیمزوج ملکوتی یا آسمانی و جاودانه خاص و ویژه این مرد دنیوی می باشد. در مورد 1 زن هم 4 تا از آن 9 انسان غیبی و نامرئی زن هستند و 5 تا مرد و یکی از آن مرد ها نیمزوج ملکوتی یا آسمانی خاص و ویژه این زن دنیوی میباشد.
راز نهفته در پشت پرده ظاهر عدد 19 به همین معناست؛ یعنی برای هر فرد انسانی چه زن و چه مرد، یکی از ابعاد دهگانه در این دنیا عینی، واقعی، تجربی، محسوس و ملموس و پیدا و پدیدار شده ( فنومنی ) یا فیزیکیست و نُه تای دیگر غیبی، امکانی، غیر تجربی، سایه وار، نامحسوس و ناملموس، ناپیدا و پدیدار نشده ( نوومنی ) یا متافیزیکی.
موسا با این حقیقت چه کار کرده ؟
پاسخ : گویا ( به قول خود وی ) یهوه روی یکی از قله های کوه سینا یا کوه شنود با انگشتان آتشین خود اوامر دهگانه را روی دو لوح سنگی به شکل دو تا 5 جمله ای مجموعا 10 ( به تعداد انگشتان دست ها یا پاهای انسان ) تا جمله حکاکی نموده. موسا یا موسی از این طریق چراغ حقیقت را طوری زیر سبد یا در کات گذاشته تحت عنوان صندوق یا تابوت عهد و پیمان، که قوم یهود و بقیه ی اقوام بشری تا هزاران سال بعد نتوانند نور آنرا مشاهده کنند و آنهم به نفع افسانه یا قصه ی خیالی - اوهامی آدم و حوا در باغ بهشت. ایسا و محمّد هم به عنوان دو شاگرد خارقالعاده ی استاد موسا نتوانسته اند نور آن چراغ حقیقت را ببینند و آنرا از زیر سبد و یا از درون کات یا صندوق و یا تابوت مفقوده یا گمشده بیرون بیاورند و آنرا روی طاقچه در اتاق نشیمن بگذارند تا هر فرد و خانواده ی انسانی بتواند نور ده پرتوئی آنرا ببیند ( نور خود را در مرکز و نُه پرتو نور اعضای نامرئی خانواده آسمانی خود در اطراف آن مانند یک خورشید یا ستاره 9 پر ) .
راز نهفته در پشت پرده ظاهر شمعدان نُه شمعی قوم یهود یعنی خانوکیا، همین است که در اینجا بیان گردید و خود قوم یهود بی خبر از آن.
حال سوال انسان امروز و آینده و دوستدار شناخت حقیقی خود و خدای حقیقی و واقعی اینست و خواهد بود که موسا یا موسی از چه منبعی و از کدام مرجعی به دو تا عدد 5 و یک عدد 10 رسیده یا دست یافته است ؟. از طریق تعداد اعداد یک رقمی دهگانه ی خردمندان گمنام هندو از صفر تا نُه ( ۰ تا ۹ ) یا تعداد انگشتان دست ها یا پاهای فرد خود و افراد انسانی دیگر و یا از چه راه دیگری؟!!
بهر حال بر اساس مندرجات کتاب اول موسا تحت عنوان جنه زیس؛Genesis ، باغ بهشت ( Garten Eden با تلفظ گارتِن اِدِن به زبان آلمانی ) روی کره ی زمین در جائی در اطراف سر چشمه ی چهار رود دجله و فرات و پیشون و جیهون قرار داشته و باستان شناسان مسیحی تاکنون نتوانسته اند غیر از دجله و فرات، دو رود دیگر یعنی پیشون و گیهون یا جیهون را شناسایی کنند، چه رسد به سرچشمه مشترک آنها با دو رود دیگر.
خود ما ایرانیان امروز و آینده میتوانیم به پیام آسمانی هفت سین و معنای نهفته در پشت پرده ی ظاهر واژه ی رمزی، راز آلود و معمائی دهّر افتخار نمائیم که هزاران سال قبل از تولد نوآه یا نوح و آبراهام یا ابراهیم و موسا یا موسی توسط خردمندان گمنام ایرانی دریافت شده و کشف گردیده اند. آن خردمندان گمنام واژه ی دهّر را به دو شکل زیر تلفظ و بیان میکرده اند: ده هر ؛ ده ره.
در این زمینه تفسیر علمی سمبل گردونه ی مهر و چلیپا و نشان فروهر بماند برای فرصت های دیگری.
عدن. [ ع َ ] ( ع مص ) اقامت کردن. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( قطرالمحیط ) . || همیشه بودن به جایی. ( قطرالمحیط ) ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ) ( فرهنگ نظام ) . || نیرو دادن زمین را به سرگین ؛ عدن الارض. ( منتهی الارب ) . || تباه کردن درخت را به تبر و مانند آن ؛ عدن الشجر. ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) . || برکندن سنگ. ( قطرالمحیط ) ( منتهی الارب ) . || دراز شدن خرمابن. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) . || همیشگی کردن شتر بر علف و گیاه شور. گوالیدن و لازم گرفتن آن را. ( از اقرب الموارد ) ( از قطرالمحیط ) ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) .
... [مشاهده متن کامل]
عدن. [ ع َ ] ( ع ص ، اِ ) جاودان. جاودانی. جنات عدن ای ، اقامة. ( ناظم الاطباء ) .
- بهشت عدن ؛ بهشت اقامت. جنات عدن :
یکی چون بهشت عدن ، یکی چون هوای دوست
یکی چون گلاب تلخ ، یکی چون بت بهار.
فرخی.
بر دم طاوس خواهی کرد نقشی خوبتر
در بهشت عدن خواهی کشت شاخ نارون.
منوچهری.
اندرآمد نوبهاری چون مهی
چون بهشت عدن شد هر مهمهی.
منوچهری.
سوی بهشت عدن یکی نردبان کنم
یک پایه از صلات و دگر پایه از صیام.
ناصرخسرو.
مهدی آخر زمان المقتفی باﷲ که هست
خاک درگاهش بهشت عدن عدنان آمده.
خاقانی.
بهشت عدن جای حور باشد
چو در دوزخ رود رنجور باشد.
نظامی.
بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه
که از پای خُمَت یکسر به حوض کوثر اندازیم.
حافظ.
- جنات عدن ؛ باغ بهشت :
جنات عدن خاک در زهرا
رضوان ز هشت خلد بود عارش.
ناصرخسرو.
سه ماه از تمنای جنات عدن
به دست زبانی زبون آمدیم.
خاقانی.
- فردوس عدن ؛ بهشت عدن :
فردوس عدن گشت روان تا بفرخی
باز آمدی به مرکز دارالقرار ملک.
مسعودسعد.
عدن. [ ع َ دَ ] ( ع اِ ) گیاهی است. ( اقرب الموارد ) .
عدن. [ ع َ ] ( اِخ ) ( به عبری نعمت دار ) موضع آدم و مقر حوا قبل از سقوط. معلوم نیست که درکجا بوده است لکن دو نهر از نهرهای آن یعنی فرات و دجله مشهور است و بعضی برآنند که فیشون همان نهرهندی و جیحون همان رود نیل است. و اکثر رأی این است که باغ عدن در دشت فرات بوده است. ( قاموس کتاب مقدس ) .
منبع. لغت نامه دهخدا
تلفظ درست: عِدِن با عین و کسره زیر "ع"
عِدِن در زبان عبری به معنای لذت، ناز، خوشی و نعمت خالص است. این اسم به �باغ عدن� یا همون "Garden of Eden" اشاره داره؛ جایی که طبق افسانه های ادیان ابراهیمی، اولین انسان ها ( آدم و حوا ) در اون خلق شدن.
... [مشاهده متن کامل]
ریشهٔ واژه به واژه عبری "עדן" ( عِدِن ) برمی گرده که معنای لذت و شادکامی داره.
عِدِن به عنوان اسم، جنسیت خنثی ( unisex ) به حساب میاد. در زبان های مختلف مثل انگلیسی، عبری یا حتی فرانسوی، هم برای مذکر استفاده شده، هم برای مونث.
عَدن:
به تراکم مجاورت یک شئ نفیس گویند. وَ مَساکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ یعنی در بهشت خانه هایی پاک و افراد پاک و طیب به حالت واحد و تنها زندگی نمی کنند، بلکه به صورت متراکم در مجاورت هم ساکن هستند . معدن از عَدن است، چنانکه در معدن طلا به حالت متراکم و انبوه از آن سنگ وجود دارد.
شهری از شهر های مشهور عربستان:
از کف او جود خیزد وز دل او مردمی
از تبت مشک تبتی، وز عدن در عدن
منوچهری دامغانی
( صحن چمن را که از عدْن و عدَن خوش تر گردانید؟ ) ( مقامات حمیدی، مقامه ی چهارم
جناس خط، نخستین به معنی باغ و بهشت، دومین به معنی گیاه
عدن در لغت به معنی اقامت و بقاء در یک مکان است ، و لذا به معدن که جایگاه بقای مواد خاصی است این کلمه اطلاق می شود لذا جنات عدن محل خاصی از بهشت پروردگار است که بر سایر باغهای بهشت امتیاز دارد .
( تفسیر نمونه ج : 8 ص : 38 )
فرُدوسِستان یا فردُستان.
باغ بهشت روی زمین