عَدن:
به تراکم مجاورت یک شئ نفیس گویند. وَ مَساکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ یعنی در بهشت خانه هایی پاک و افراد پاک و طیب به حالت واحد و تنها زندگی نمی کنند، بلکه به صورت متراکم در مجاورت هم ساکن هستند . معدن از عَدن است، چنانکه در معدن طلا به حالت متراکم و انبوه از آن سنگ وجود دارد.
شهری از شهر های مشهور عربستان:
از کف او جود خیزد وز دل او مردمی
از تبت مشک تبتی، وز عدن در عدن
منوچهری دامغانی
( صحن چمن را که از عدْن و عدَن خوش تر گردانید؟ ) ( مقامات حمیدی، مقامه ی چهارم
جناس خط، نخستین به معنی باغ و بهشت، دومین به معنی گیاه
عدن در لغت به معنی اقامت و بقاء در یک مکان است ، و لذا به معدن که جایگاه بقای مواد خاصی است این کلمه اطلاق می شود لذا جنات عدن محل خاصی از بهشت پروردگار است که بر سایر باغهای بهشت امتیاز دارد .
( تفسیر نمونه ج : 8 ص : 38 )
فرُدوسِستان یا فردُستان.
باغ بهشت روی زمین