دیکشنری
مترجم
بپرس
عدم استعمال
desuetude
disuse
دنبال کنید
مترادف ها
disuse
(اسم)
عدم استعمال
desuetude
(اسم)
ترک، وقفه، عدم استعمال، موقوف شدگی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها