عدس

/~adas/

    lentil
    legume

فارسی به انگلیسی

عدس ابی
duckweed

مترادف ها

lentil (اسم)
عدس، دانه عدس، منجو، مرجمک

پیشنهاد کاربران

بنوسرخ
عدس واژه ای عربی است و بهتر است از برابر فارسی آن یعنی �مرجک� یا � مرجمک� استفاده نماییم همچنین واژه مرجمک با �مردمک� چشم هم ریشه می باشد .
نرسک, مرجومک, مرجمک
واژه عدس
معادل ابجد 134
تعداد حروف 3
تلفظ 'adas
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی] ( زیست شناسی )
مختصات ( عَ دَ ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی 'adas
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
مرجمک
عدس Lentil
نام علمی Lens culinaris medic
در لری بروجردی: نیجی.
دون سرخ
🍲 مرجو ( عدس )
پارسی پهلوی: میشوک
پارسی نوین: مجو، مرجو
آذری: mərci
تورکی: mercimek
هندی: ماسور
واژه �مجو� یا �مرجو� به معنی عدس در زبان پارسی پهلوی �میشوک� گفته می شد که از ریشه �مَس� به معنی �ماسیدن� و �ساییدن� و �خرد کردن� گرفته شده و به معنی خرد و کوچک است.
...
[مشاهده متن کامل]

نام �مجو� با واژه �ماش� که آن هم یک دانه شبیه به عدس است هم ریشه است.

دَنجَه
یک ضرب المثلی برای افراد دهن لق هم داریم که میگن تو دهنش دَنجه نم نمیکشه،
ترکی: مرجی
نیشک:کوردی بختیاری
نیسک:کوردی سورانی
عدس:فارسی
بلسن. . . .
دانچه
در زبان لری به عدس عربی، نوژی می گویند
چه خوب است بجای واژه های عربی یعنی زبان وحشیانی که بهترین مردان و زنان این سرزمین را در دورانهای مختلف به شهادت رساندند از واژه های زیبای لری که زبان نیاکان این سرزمین است استفاده شود.
معادل فارسی عدس= نوژی
در لهجه اصیل مازندرانی، به عدس مرجی می گویند که متاسفانه امروزه نسل جدید با این واژه ها بیگانه هستند زیرا تحت تاثیر زبان فارسی، از واژه های اصیل که همان واژه های اصیل فارسی هستند و نه استقراضی، غافل شده اند.
دانجه، دانژه، ونوک، وینوک، نرسک, مرجومک, مرجمک، نسک
نسک
نرسنک
مچک
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)

بپرس