عجیب

/~ajib/

    incredible
    peculiar
    singular
    strange
    unaccustomed
    whimsical
    oddball
    wonderful

فارسی به انگلیسی

عجیب الخلقه
fantastic, freak, monstrous, of a queer formation

عجیب و باور نکردنی
grotesque

عجیب و غریب
cranky, bizarre, curious, eccentric, eerie, eery, erratic, exotic, fantastic, freak, freakish, grotesque, odd, peculiar, queer, quirky, strange, weird, funniness, offbeat, outlandish, outr, quizzical, singular, surreal, unaccountable, uncanny, crackpot, funky, screwy, funny, unearthly, way-out

عجیب و غریب طلبی
exoticism

عجیب و غریب و مضحک بودن
drollness

عجیب و غریب کردن
transmogrify

عجیب و غریبی
oddity

عجیب و مضحک
antic

مترادف ها

eccentric (صفت)
غیر عادی، غریب، عجیب، گریزنده از مرکز، بیرون از مرکز

astounding (صفت)
گیج، عجیب

marvelous (صفت)
جالب، عجیب، حیرت اور

funny (صفت)
مضحک، عجیب، خنده دار، خنده اور، با مزه، شوخی امیز، خوش دماغ

strange (صفت)
غیر عادی، خل، بیگانه، خارجی، غریب، عجیب، عجب، اجنبی، نامعلوم، غریبه، ناشناس، نااشنا

extravagant (صفت)
غریب، عجیب، گزاف، غیر معقول، گزافگر

amazing (صفت)
شگفت انگیز، عجیب، متحیر کننده

wonderful (صفت)
شگفت انگیز، عجیب، شگرف، شگفت اور، حیرت انگیز

odd (صفت)
غیر عادی، چرند، عجیب، طاق، عجیب و غریب، تک، فرد

astonishing (صفت)
عجیب، عجب

rum (صفت)
عجیب، بد، عجیب و غریب

unco (صفت)
غیر عادی، بسیار، عجیب، مرموز، خارق العاده، ناشناس، جالب توجه

queerish (صفت)
خل، عجیب

rummy (صفت)
عجیب

پیشنهاد کاربران

پیشنهاد واژه "روبش" به جای "تَعَجُب"، واژه "روبا" به جای "مُتَعَجِب"، واژه "روبان" به جای "عجیب، تعجب بر انگیز" و "روب" به جای "عَجَب".
ما در زبان اوستایی واژه ای داشتیم برابر رَئوب ( رَئوبیدن! ) برابر "تعجب کردن، عاشق شدن" که ما "تعجب کردن" را می خواهیم!
...
[مشاهده متن کامل]

با نگاه به برخی دگرگونی ها برای واژگان همسان از اوستایی به زبان پارسی میانه و پارسی امروزه، در میابیم که این واژه باید امروزه "روب" باشد.
پس واژه "روبِش، روبیدن" برابر "تعجب کردن" می باشد. "روبا" از بن کنونی "روبیدن" یا همان "روب" و "ا" ساخته شده است و واژه ای کنشگر ( =فاعل ) ساخته شده است. پس "روبا" برابر "تعجب کننده، متعجب" است.
"روبان" از بن کنونی "روبیدن" و پسوند همشایِگی ( =نسبت ) "ان" ساخته شده است. با نگاه به کاربرد پسوند "ان" که "نپسوند نِسبَت" است "روبان" برابر "عجیب، تجیب بر انگیز" می باشد ( میتواند باشد و ما هم از آن بکار می بریم )
"روب" هم که بن کنونی "روبیدن" است برابر "عَجَب" میباشد که آشکار است.
پس توانستیم با یک واژه در "اوستایی" برابر این واژگان بلند و پیچیده عربی را پیدا کنیم و پارسی بگوییم.
باز هم میگویم، این دیدگاه تنها برای "پیشنهاد واژه" است نه برابر "گستردن واژه". آن کار آن نهاد هایی است که شوربختانه امروزه هیچ کاری برای این واژگان بیگانه "عربی" نمیکنند.
بدرود!

دیوانوار، دیوانه کننده
عجیب با ریشه عجب و با آهنگ فَعیل است. فَعیل برابر دارنده و دارای فعل یا همان ریشه است.
پس عجیب چم دارای عجب می دهد.
عجب برابر شگفت است پس می شود شگفت دار یا همان شگفت انگیز.
واژه عجیب
معادل ابجد 85
تعداد حروف 4
تلفظ 'ajib
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت ) [عربی]
مختصات ( عَ ) [ ع . ] ( ص . )
آواشناسی 'ajib
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی معین
شگفته
او عجیب اصراری برای امضاکردن دفتر داشت.
Exotic
Odd
Strange
Weird

بپرس