♦️
نوواژه برای جایگزینیِ #to_antique
یا #to_antiquate به معنای به روشهای مصنوعی نمای کهنه به چیزی دادن؛ عتیقه نما کردن؛ کهنه نما کردن؛ و جزین
ا↙️
#کبستن ( kab. est. an )
یا:
#کبینیدن ( kab. in. id. an ) 👈 کب ( ستاکِ برساخته از ریشه ی نیااروپاییِ - kaf به معنای افتادن ) - - ین ( پسوندِ نسبت ) - - یدن ( نشانه ی مصدر )
... [مشاهده متن کامل]
( پایینِ صفحه را ببینید. )
🔺 نکته:
ستاکِ حالِ کبِستن می شود: کبین. ( بسنجید با ریستن —� رین . )
▪️مثال:
۱ - آن ها با فناوریِ نوین می توانستند هر ظرفِ برنجی یا مسینی را بِکَبینند ( کهنه نما یا عتیقه نما کنند. )
۲ - او یک ساعتِ مچی از پدرش را کَبِست ( کَبینید ، عتیقه نما کرد ) و با قیمتِ گزافی در بهاافزایی ( مزایده ) به فروش رساند.
🔺 توجه:
🔹 #antique صفت
🔹 #کبین ( kab. in )
▪️مثال:
۱ - ازآنجا که هیچکس قیمتِ بیشتری پیشنهادِ نکرد، آن دخترِ بیست ویک ساله گردنبندِ کَبین ( عتیقه ای ) را به قیمتِ دویست میلیون تومان ازآنِ خود کرد.
۲ - من با این پیشنهادهای کَبینِ ( عتیقه ی ) شما دست به هیچ کاری در رابطه با آن قتل نخواهم زد، و کارها را طبقِ قانون پیش خواهم برد.
🔸 #antique اسم
🔸 #کبینه ( kab. ine )
▪️مثال:
او سی سال در کارِ فروشِ کَبینه ( عتیقه ) بود ولی ناگهان این شغل را رها کرد و به نوشتنِ داستان روی آورد.
🔹 #antiquated عهدِعتیقی، ازمدافتاده
🔹 #کبسته ( kab. est. e )
▪️مثال:
سوارِ یک خودروِ باریِ کَبِسته ( عهدِ بوقی ) شده بودند و می خواستند بروند جنوب خوش بگذرانند. ما هم سوار شدیم، و هر چه بادا باد !
🔸 #antiqued عتیقه نما
🔸 #کبینه نما
یا: #کبسته ( کَبِسته )
🔹 #antiquity عتیقه بودگی
🔹 #کبستگی ( کَبِستگی )
یا: #کوینگی ( کَوینِگی )
یا: #کبستار ( کَبِستار ) ( عهدِ باستان یا عهدِ عتیق )
▪️مثال:
۱ - یک کاسه ی نقره ایِ سالم با کَبِستگیِ ( عتیقه بودگیِ ) بالا در موزه گذاشته بودند که توجهِ هر بیننده ای را به خود جلب می کرد. ( منظور از کَبستگیِ بالا این است که کاسه بسیار قدیمی بود. )
۲ - حشیش یکی از گیاهانی است که از کَبِستار ( عهدِ عتیق ) برای درمانِ برخی بیماری ها کاربرد داشته است.
🔸 #antiquer جاعلِ عتیقه، عتیقه جمع کن
🔸 #کبینه گر
یا: #کبینه باز
🔹 #antiquation
🔹 #کبینش ( kavinesh )
🔸 #antiquarian عتیقه ای
🔸 #کبینشی ( kavineshi )
یا: #کبینا ( kavinā )
▪️مثال:
#antiquarian_booksellers
کتاب فروش های کَبینِشی ( یعنی کتاب فروش هایی که کتاب های کَبین یا عتیقه می فروشند. )
در فارسی این ترکیب را به شکل های دیگری هم می توان گفت، که گویاتر است، ازجمله:
کتابِ کَبین فروشان
کَبین کتاب فروشان
🔹 #antiquary
🔹 #کبینه باز
یا: #کبینه دوست
یا: #کبینه پژوه
🔸 #antiquarianism
🔸 #کبینش گرایی
یا: #کبینا کرایی
🔹 #antiqueness
🔹 #کبینگی ( kabinegi )
🔸 #antiquely عتیقه وار، به شیوه ی عهدِعتیقی
🔸 #کبینه وار
🔹 هم ریشه های دیگرِ #کبستن ، #کبینه ، #کبینش و #کبستار در زبان های ایرانی:
فارسی میانه 👈 افتادن ➖ kaftan
فارسی میانه 👈 کهن ➖ kahvan
فارسی میانه ترفانی 👈 کهن، پیر ➖ qhwn
پارتی 👈 کهن، پیر ➖ kafwn
سکایی 👈 کهنه ➖ - kuhana
فارسی 👈 کهنه، کهن، کفانه، کفتن، کَسه ( خوابِ سبک )
بلوچی 👈 کهن ، پیر ➖ kuhn
بختیاری 👈 کهنه ➖ kōnē
کردی 👈 کهنه ➖ kavin
خراسانی 👈 بزِ نرِ چهارساله ➖ kohna
آشتیانی 👈 کهنه ➖ kona
انگلیسی 👈 اتفاق افتادن ➖ to happen
پورواهندواروپایی 👈 افتادن، جور درآمدن، مناسب بودن ➖ - kob
🔺 نکته:
۱ - برای دیدنِ فعل هایی دیگر از این ریشه بروید به:
#to_collapse , #to_coincide
۲ - جایگزینِ فعلِ #to_antique به تاریخِ ۱۴۰۱/۷/۲۱ از کویستن به کَبِستن تغییر یافت.
🔻🔻🔻
@JavidPajin 👈 فرهنگِ ریشه شناختیِ واژگانِ عمومی و تخصصی
عتیقه: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
میژینه mižine ( کردی )
Vintage
آنتیک، سالی، سالینه، بنسال، پِته
دیگه کاملا آشکار و واضحه که معرب آنتیک فرانسه هست که اتفاقاً تلفظ فرانسوی هم نزدیک به عتیق هست . مانند هزاران واژه پارسی و کردی و سانسکریت و یونانی و . . . . که عربها معربش کردن و زدن بنام خودشون. البته ریشه را باید بین زبانهای نژاده ای مانند کوردی و پارسی کهن جستجو کرد
عنتیکه، انتیکه
زبان کوردی
کلمه عتیقه ( عتیقة ) مشتق شده از کلمه "عتیق" از فعل ترکی atmak به معنی انداختن ، دور انداختن ( وسایل و اشیا کهنه و. . . ) ، ول کردن ، رها کردن ، ترک کردن ( فرد یا شخصی و یا مکان و. . ) ، آزاد و بی صاحب رها کردن ( حیوان و مکان. . . ) ، متروک و بی سکنه گذاشتن ( بنا و. . . ) و. . . گرفته شده است .
... [مشاهده متن کامل]
از آن مشتق "atık" به دست می آید که به معنی انداخته شده ، دور انداخته شده ، ول شده ، رها شده ، آزاد به حال خود رها شده ، بی صاحب ول شده ، آزاد ، متروک و خالی گذاشته شده ، ، بی سکنه ، کهنه ، قدیمی ( و به درد نخور ) و. . . می باشد که به شکل "عتیق" و با کمی تغییر در معنا بامعانی چون قدیمی ( ولی با ارزش ) ، کهنه ( و با ارزش ) ، بی صاحب ، بی مالک ، آزاد ، آزاد شده، رها ، قدیمی و مقدس ، برگزیده و. . . ، وارد عربی شده است و از آن کلمه "عتیقة" شکل رفته است و به صورت" عتیقه" وارد فارسی شده است .
آنتیک
عَتیقه
این واژه اَرَبیده ی antic لاتینی و هم ریشه با پارسی است : antic : ant - ic
ant = در پارسی : اَند است به معنی شماره و رقم است که با دست نشان می دادند که در انگلیسی hand = هَند به معنی / مینه دست است که با آن رقمی را نشان میدهند. در پارسی نو در گپ و گفت ها : پنجاه و اَندی سال پیش . این واژه در مینه ی دوم به مینی شمار و تعداد سال هاست . و در مینه ی سوم به سال های گذشته و اشاره / نماره به کهن و قدیمی بودن می کند.
... [مشاهده متن کامل]
ic - : پس وند نام ساز است ( - ای در پارسی نو )
رَوند دگرش گویش از لاتین به اربی:
آنتیک< آتیک< اَتیک< اَتیق<عَتیق<>عَتیق<>
شاید در گفتار لری اَنتیکه می گویند.
اَنتیکه نامی قدیمی که بر روی دختران می گذاشته اند به مَنای جواهر یا باارزش.
که شاید همان آنتیک و عتیقه باشد.