شهید مطهری در مورد واژه عبید در آیه زیر می نویسد :
آیه 51 سوره انفال. ذَٰلِکَ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ .
این عقوبت اعمال زشتی است که به دست خویش فرستادید و خدا به هیچ یک از بندگان هرگز کمترین ستم نخواهد کرد.
... [مشاهده متن کامل]
( ( خدا هرگز به بندگان خود ظلم نمیکند . اینجا دو تا نکته است که باید عرض بکنم . یکی اینکه کلمه " عبید " آورده که علامت استرحام است . یعنی خدا چگونه به بنده. خودش ظلم میکند ؟ ! یعنی بنده از آن جهت که بنده است مستحق استرحام است . بنده در مقابل حق چیزی نیست که خدا بخواهد به او ظلم کند و حقش را العیاذ بالله پایمال نماید . بنده چه ارزش و شخصیتی در مقابل خدا دارد که خدا به او ظلم کند ؟ ! اینکه کسی به دیگری ظلم میکند علامت این است که برای او شخصیت قائل است . انسان با کسی کینه میورزد که برای او شخصیت قائل باشد . انسان اگر برای کسی و چیزی شخصیت قائل نباشد هیچگاه احساساتش علیه او تحریک نمیشود و نسبت به وی کینه نمیورزد . آیا شما اگر پایتان به یک سنگ بخورد و مجروح بشود ممکن است کینه آن سنگ در دلتان راه پیدا کند و در صدد انتقام از آن برآیید ؟ ابدا . یک حیوان اگر به شما لگد بزند ، آیا ممکن است شما کینه او را به دل بگیرید و منتظر فرصت باشید که از او انتقام بگیرید ؟ ! نه . چون برایش شخصیتی قائل نیستید . البته به همان اندازه که او جان دارد اندکی شخصیت دارد و ممکن است یک شلاق به او بزنید . اما اگر یک انسان همان لگدی را که مثلا اسب به شما زده بزند ، یک کینهای از او در دل شما پیدا میشود که خدا میداند. منتظرید هر طور هست انتقام خودتان را بگیرید ، چون او انسان است و برایش شخصیت قائل هستید . خدا به بندگان خودش ظلم بکند ؟ ! اصلا بنده کی هست در مقابل خدا ؟ ! نسبت بنده با خدا از نظر ناچیزی و ناقابل بودن برای انتقام گرفتن ( جزای عمل غیر از انتقام است ) و العیاذ بالله برای ظلم و تجاوز ، از نسبت یک سنگ با انسان خیلی کوچکتر است . آیا خدا عبید خودش را ظلم کند ؟ ! ) )
( آشنائی با قرآن ، جلد سوم ، ( تفسیر آیاتی از سورههای انفال و توبه ) ، متفکر شهید ، استاد مرتضی مطهری ، چاپ چهارم : بهار 1370 ، ناشر : انتشارات صدرا ، شهید مرتضی مطهری صص 123 - 122. )
آیه 51 سوره انفال. ذَٰلِکَ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ .
این عقوبت اعمال زشتی است که به دست خویش فرستادید و خدا به هیچ یک از بندگان هرگز کمترین ستم نخواهد کرد.
... [مشاهده متن کامل]
( ( خدا هرگز به بندگان خود ظلم نمیکند . اینجا دو تا نکته است که باید عرض بکنم . یکی اینکه کلمه " عبید " آورده که علامت استرحام است . یعنی خدا چگونه به بنده. خودش ظلم میکند ؟ ! یعنی بنده از آن جهت که بنده است مستحق استرحام است . بنده در مقابل حق چیزی نیست که خدا بخواهد به او ظلم کند و حقش را العیاذ بالله پایمال نماید . بنده چه ارزش و شخصیتی در مقابل خدا دارد که خدا به او ظلم کند ؟ ! اینکه کسی به دیگری ظلم میکند علامت این است که برای او شخصیت قائل است . انسان با کسی کینه میورزد که برای او شخصیت قائل باشد . انسان اگر برای کسی و چیزی شخصیت قائل نباشد هیچگاه احساساتش علیه او تحریک نمیشود و نسبت به وی کینه نمیورزد . آیا شما اگر پایتان به یک سنگ بخورد و مجروح بشود ممکن است کینه آن سنگ در دلتان راه پیدا کند و در صدد انتقام از آن برآیید ؟ ابدا . یک حیوان اگر به شما لگد بزند ، آیا ممکن است شما کینه او را به دل بگیرید و منتظر فرصت باشید که از او انتقام بگیرید ؟ ! نه . چون برایش شخصیتی قائل نیستید . البته به همان اندازه که او جان دارد اندکی شخصیت دارد و ممکن است یک شلاق به او بزنید . اما اگر یک انسان همان لگدی را که مثلا اسب به شما زده بزند ، یک کینهای از او در دل شما پیدا میشود که خدا میداند. منتظرید هر طور هست انتقام خودتان را بگیرید ، چون او انسان است و برایش شخصیت قائل هستید . خدا به بندگان خودش ظلم بکند ؟ ! اصلا بنده کی هست در مقابل خدا ؟ ! نسبت بنده با خدا از نظر ناچیزی و ناقابل بودن برای انتقام گرفتن ( جزای عمل غیر از انتقام است ) و العیاذ بالله برای ظلم و تجاوز ، از نسبت یک سنگ با انسان خیلی کوچکتر است . آیا خدا عبید خودش را ظلم کند ؟ ! ) )
( آشنائی با قرآن ، جلد سوم ، ( تفسیر آیاتی از سورههای انفال و توبه ) ، متفکر شهید ، استاد مرتضی مطهری ، چاپ چهارم : بهار 1370 ، ناشر : انتشارات صدرا ، شهید مرتضی مطهری صص 123 - 122. )
کلمه ( عبید ) مانند کلمه ( عباد ) جمع کلمه ( عبد ) است با این تفاوت که ( عباد ) بیشتر در مورد بندگی خدا و ( عبید ) بیشتر در مورد بردگی انسان ها استعمال می شود و غالبا گفته نمی شود عباد فلان شخص ، بلکه گفته می شود: عبید او. ( تفسیر المیزان )
عبید خان، به حضرتعالی پیشنهاد می کنم ابتدا زبان مادری یا زبان دیار خود را فرا بگیر که واژه "چطوری" را "چتوری" ننویسی، آنگاه برای دانستن نحوه نوشتار انگلیش و فنگلیش نام خود، اقدام فرما.
شگفتا. .
شگفتا. .