عبارت بودن از


    to consist of

مترادف ها

include (فعل)
شمردن، در برداشتن، شامل بودن، متضمن بودن، عبارت بودن از، قرار دادن، به حساب اوردن

consist (فعل)
شامل بودن، مرکب بودن از، عبارت بودن از

پیشنهاد کاربران

عبارت است از. . . = اینهاست. . .
عبارتند از. . . = اینهایند. . .
چیزهایی که از انبار درخواست کردیم عبارت است از. . .
چیزهایی که از انبار درخواست کردیم اینهاست. . .
consist in something
phrasal verb formal
to be based on or depend on something
در بر گرفتن

بپرس