نیازشگاه . [ زِ ] ( اِ مرکب ) معبد. ( یادداشت مؤلف ) : کنشت ، نیازشگاه یهودیان باشد. ( حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ) ( یادداشت مؤلف ) .
نیایشگه. [ ی ِ گ َه ْ ] ( اِ مرکب ) نیایشگاه. نیایشخانه. عبادتگاه. معبد :
برهمن چنین گفت کاین جایگاه
نیایشگه ماست در سال و ماه.
اسدی.
برهمن چنین گفت کاین جایگاه
نیایشگه ماست در سال و ماه.
اسدی.
دیر