کسی که در عواقب امور می اندیشد و راه صحیح را بر می گزیند.
غایت اندیش. [ ی َ اَ ] ( نف مرکب ) کسی که پایان و نهایت کار را درست بیند. مآل بین. عاقبت بین : غایت اندیش بود و راه شناس پارسائیش را نبود قیاس. نظامی. در آن شهر باشد تنی چند پیر همه غایت اندیش و عبرت پذیر. نظامی.
پایان بین. ( نف مرکب ) عاقبت بین. عاقبت نگر. عاقبت اندیش : هر که پایان بین تر او مسعودتر. مولوی.
پس و پیش نگر. [ پ َ س ُن ِ گ َ ] ( نف مرکب ) مآل بین. عاقبت اندیش : من همه ساله دل از عشق نگه داشتمی بخدا بودمی از عشق پس و پیش نگر. فرخی.
- عواقب بین ؛ دوراندیش. ( آنندراج ) .
آخربین، پیش بین، ژرف بین، عاقبت نگر، مال اندیش، مدبر