اگر سزا یافتید پس سزا دهید به مانند آنچه سزا دیده اید . .
انجام
عاقبت=بتاوار، بافدم
واژه عاقبت
معادل ابجد 573
تعداد حروف 5
تلفظ 'āqebat
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: عاقبة، جمع: عواقب]
مختصات ( ق بَ ) [ ع . عاقبة ] ( اِ. )
آواشناسی 'Aqebat
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع واژگان مترادف و متضاد
به عاقبت
وگر به خشم روی صدهزار سال ز من
به عاقبت به من آیی که منتهات منم
نتیجه
دیر و زود. [ رُ ] ( ق مرکب ) در زمان نزدیک یا دور. سرانجام. عاقبت :
گفتی که دیر و زودبحالت نظر کنم
آری کنی چو بر سر خاکم گذر کنی.
سعدی.
دیر و زود این شخص و شکل نازنین
خاک خواهد گشتن و خاکش غبار.
... [مشاهده متن کامل]
سعدی.
گر ترا کامی برآید دیر و زود از وصل ما
بعد از آن نامت به رسوایی در آید ننگ نیست.
سعدی.
بالای خاک هیچ عمارت نکرده اند
کزوی به دیر و زود نباشد تحولی.
سعدی.
کلمه ( عاقبت ) به معنای سرانجام و منتهی الیه امر هر چیزی است ، و این کلمه به طوری که می گویند در اصل مانند ( عقبی ) مصدر بوده ، و اینکه گفته اند: ( کانت له عاقبة الدار ) کنایه است از رسیدن به مقصد و به نتیجه سعی و کوشش .
سرانجام
پایان کار
بهاره
عاقبت
عقابت
عقابت
سرانجام، نتیجه. .
سرانجام ، نتیجه
پایان
بالمآل ؛ سرانجام. عاقبةالامر. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) .
نهایتا
در نهایت
آخر
بالاخره
[عاقبت] = [آخر کار، پایان]
سرانجام
فرجام
آخر کار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)