futile (صفت)خنثی، پوچ، بیهوده، عاری از فایده، عاطل، بی اثر، بی فایده، باطل، عبیuseless (صفت)خنثی، بیهوده، بی مصرف، عاری از فایده، غیر قابل استفاده، غیر ضروری، عاطل، زائد، نا کار، بی فایده، بلا استفاده، عبث، باطلهvain (صفت)عقیم، پوچ، خود بین، تهی، بیهوده، عاطل، ناچیز، بی فایده، باطل، جزیی، عبثidle (صفت)سست، بی اساس، تنبل، بیهوده، بی کار، عاطل، بیخود، بی پر و پاlazy (صفت)سست، کند، تنبل، بطی ء، عاطل، درخورد تنبلی، کندروdo-nothing (صفت)تنبل، عاطل، بی کاره
سلیمعاطل: اندیشه های بیهوده و پوچعاطل. یا آتل؟؟ ( حروف ح. ع. ث. ص. ض. ذ. ط. ظ. مخصوص زبان عربی است ) کلمات تورکی را نباید. با اینحروف نوشت. آتیل ماتیل چرشنبه آینا تکین بختیم آچیل چرشنبه. . . . مثل ( اسلان. غزن فر. اتاق. تالقان. توس. تبرستان. لویق. اوریان )بیکارغیرفعالبیهودهبی معنیباطلبی کارلغومعطلول+ عکس و لینک