سلام
معادل پارسی "عاریه، عاریت" را چه واژه ای پیشنهاد می دهید؟
قرض گرفتن ، امانت گرفتن
امانتی که امین اذن انتفاع از آن را نیز داشته باشد ( امانت در آن ثانوی و بالعَرَض است برعکس ودیعه که امین فقط مال امانی را حفظ و نگهداری میکند و اذن تصرف و استفاده ندارد امانت در ودیعه اولاً و بالذات است )
کسی اذن انتفاع مجانی از مالش را به دیگری بدهد
عاریه در فقه و حقوق یکی از عقود معین است که به موجب آن یک طرف به طرف دیگر اجازه می دهد ( اذن می دهد ) تا از مال او مجاناً استفاده نماید.
بعضی از دوستان عاریه را به قرض معنا کرده اند این ترادف شاید در اصطلاح عوام صحیح باشد لیکن از دیدگاه حقوقی عقد عاریه با عقد قرض متفاوت است و احکام جداگانه ای دارند بارزترین تفاوت عاریه و قرض از دیدگاه علم حقوق اینست که عاریه عقدی رایگان و تبرعی اما قرض عقدی معوض ( وبه عقیده بعضی شبه معوض ) است.
... [مشاهده متن کامل] بسوزه عاشقی . . . . اونم عشق عاریه ای!
عاریه همان قرض است وفرق آن با هبه در این است
عاریه از ( منفعت ) آن مجانی استفاده می شود
هبه ( عین مال ) مجانی بخشیده می شود
عاریه:قرض
ودیعه:امانت
تعریف اصطلاحی عاریه
در اصطلاح حقوقی نیز عقدی است که به موجب آن، یکی از طرفین عقد به دیگری اجازه می دهد که از عین مال او مجاناً استفاده کند. عاریه دهنده را معیر و عاریه گیرنده را مستعیر می گویند
قرض
امانت ـ کتاب عاریه نمودن، کتاب به امانت گرفتن
در پارسی " سپردگ ، سپنجی "
دِین، قرض وام، وَدیعه، سِپُرده، امانتی!
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)