آری. اَرِه. کردن وگفتن و نمودن برای جریانی. گفتگویی. گپ وگُرِشی. گفت وشنفت. وِت و وُوت، به لکی. گُت گَتی به لری. speak speachبه انگلیسی
.
عار؛ اصطلاح آدم بی عار یعنی آدم بی معرفت و تهی از انرژی مثبت برای خود و دیگران. با عار یعنی دارای عیار و عرفان و معرفت یعنی دارای انرژی مثبت و سازنده.
مُعاریو؛ روزنامه اسرائیلی تحت عنوان معیار خبر،
... [مشاهده متن کامل]
ولی به لحاظ سخن خود کلمه یعنی؛
آر دهنده ، انرژی دهنده، منظور پرودگار عالم است که عرش و عریکه و عیار قدرت در دستان یاریگر و عاریه دهنده اوست. معاریو یعنی عاریه دهنده پر عیار و صاحب عرش و عریکه و صاحب معرکه، صاحب دریای معارف یعنی آرامش بخش یعنی انرژی دهنده. یعنی آرمان تمام انسان های یکتاپرست جهت کسب رضایت صاحب عریکه. مسلمانان با رکوع به صاحب عرش و عریکه کسب معرفت، آرامش و انرژی می کنند. کلمه مُعاریو مرتبط با کلماتی از قبیل؛
عار عیار معیار عریکه معرکه رکوع راکع رکعت اراک عراق آرمان ارمنی ارمنستان آری آریا آرارات انرژی آرامش ایران اراده آراد ارتش آرش اور ارومیه هور اوربیتال عار عیار عارف عروس آرایش عریان عرفان معرفت عارض معرض عرضه ارض ارضا ارزان. . . .
فاجعه ، مایه خجالت زدگی و شرمساری
آن جوری که من خواستم نبود
ننگ بودن
رسوایی
افت، کسر شأن
ننگ
زشت و ناپسند
ننگ، مخصوصا در جدول پلاس
شوم