در زبان دری زرتشتی یا گورونی، بجز نیمروز، میتونیم بگیم پَسین.
ظَهَرَ:
به معنای نمای بیرونی یک شئ است که آن شئ درون و باطنی هم دارد و غالباً هر جا در قرآن ظاهر ذکر شده، باطن هم آمده است: �قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَاوَمَابَطَنَ�پس گناه یک شکل ظاهری ( فحشاء ) و یک شکل باطنی ( دوری از رحمت خدا و همنشینی باشیطان ) دارد. "ظَهَرَ" به معنای نقطه مقابل بطن یا شکم؛ ( کمر نقطه مقابل بطن است ) ، پس ظَهر به معنی یاری و پشت گرمی هم ذکر گردیده است. "وَلَمْ یُظَاهِرُوا عَلَیْکُمْ أَحَدًا" �ظَهْر� به معنای پشت بر زمین زدن و غلبه: کَیْفَ وَإِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ �ظَهَر� به معنای پشت سر قرار دادن و فراموش کردن: وَاتَّخَذْتُمُوهُ وَرَاءَکُمْ ظِهْرِیًّا �ظَهَر �به معنای کمر زمین، قسمت سطح و روی آن، چون نقطه مقابل کمر زمین، بطن و درون زمین است: �وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا کَسَبُوا مَا تَرَکَ عَلَىٰ ظَهْرِهَا مِنْ دَابَّةٍ� متظاهر" کسی را گویند که باطن او در ظاهرش پیدا نیست.
... [مشاهده متن کامل] ظهر فارسی است ، افتو زور بی؛آفتاب زبر شد نیمروز است
لری بختیاری
چاست:ظهر
در افغانستان “پیشین” و “چاشت” رواج است.
بنده خدایی که گفته ظهر فارسیه و عربی الظهیره هست کمی سواد داشت میفهمید ظهر ، ظهیره، ظهور همه یک ریشه دارند به معنی پدید امدن ، ظاهر شدن و کاملا عربیه و اصل پارسی ظهر میشه پیشین، و عصر هم که عربیه پارسیش میشه پسین
کردی جنوبی: نیمَه رّو=Nīmaru
ظهر : نیمروز ، پشین
واژه ظهر یک واژه پارسی است. به عربی می شودوقت الظهیرة این واژه ظهر یک واژه صد درصد پارسی است.
نیمه روزان . [ م َ / م ِ ] ( اِ مرکب ، ق مرکب ) هنگام نیم روز. ظهر : برگ کرنب در آب پزند و به دست بمالند و بپالایند و نیمه روزان انگبین صافی کرده بر آن نهند و به قوام آورند. ( هدایةالمتعلمین از فرهنگ فارسی معین ) .
وسط روز
دیکشنری فارسی به عربی
ظهر
تو منطقه ما به ظهر پشین هم گفته میشه
میان روز. ( اِ مرکب ) ظهر. نیمروز. وسط روز : چون بپای گرد کوه رسید میان روزی چهارپایان در غله ها سرگشاده کردند. ( تاریخ جهانگشای جوینی ) .
زهر ( معادل سَم )
ظَهر ( معادل پشت )
ظُهر ( معادل نیمروز )
برابر پارسی ظهر می شود: نیمه روز
برابر پارسیِ ب ظ ( بعد از ظهر ) : پس از نیمه روز / نیمه ی یکم شبانه روز
برابر پارسیِ ق ظ ( قبل از ظهر ) : پیش از نیمه روز / نیمه ی دوم شبانه روز
در پهلوی ربیه ( rabih )
گرمگاهان
ظهر تازی هستش
و در زبانهای ایرانی
کردی. . . . نیمه روژ یا نیوه رو
پارسی. . . . نیمه روز
ظهر:پشت
ننگنگ
پشت نویس کردن . در پشت سند نوشتن .
سلام
زمان ها در زبان فرانسه :
صبح ( تا ساعت ۱۱:۵۹ ) =le matin
ظهر ( سر ساعت ۱۲ فقط ) =le midi
بعد از ظهر ( ساعت ۱۲:۰۱ به بعد ) =l'apr�s_midi
شب ( به معنای غروب یعنی هنوز خیلی تاریک نشده ) =le soir
شب ( تاریک شده هوا ) =la nuit
ب نام الله
ظهر: بازه زمانی کمی پیش و کمی پس از رسیدن خورشید ب نصف النهار، کمی پیش و کمی پس از رسیدن خورشید ب نیمروز
روز : day : ساعت ۶ روز : am 6
بامدادان : dawn
سپیده دم، پگاه، خورخیز، برآمد : sunrise
پیشین : morning
نیم روز : midday, noon : ساعت ۱۲ روز : pm 12
شب : night : ساعت ۶ شب : pm 6
پسین : evening, afternoon
... [مشاهده متن کامل]
گرگ میش : dusk
هوراُفت فرورفت : sunset
نیم شب : midnight : ساعت ۱۲ شب : am 12
آشکارشد
چاشت
نیمروز
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)