ریزه کاریهای خودش را دارد. دارای سلیقهء بیمانندی است. ارز و ارج آن والا و بالاست. سرشت هنری دارد. به هنر و به فرهنگ . به خوبی و نیکی. به والایی وبالایی. به نیکی و خوشی. به آرمان و آباد. ... [مشاهده متن کامل]
به دل. به خوش سلیقگی. با چینش شایسته و بایسته. هنرمندانه و زیبانگرانه. بیمانند و بیهمانند. خوش و خوشگل. خوشگل و خو ترکیب. خوب و خوش . خوش و خوب. والا و بالا. باسبک و سوی بهینه ای. بابهینه آرزویی. باآرزومندانگی . و آرزومندی. جاوید وفنا ناپذیر و جاودان. گیرایی خاص . نگرهء ویژهء خویش. نگرش در خور و شایسته و بایسته. آفرین وارانه. بایسته و شایسته. ( آیسته و رایسته ) . خاهشمندانه و خوستارانه. به آیین و آفرین. به آفرین و آیین. به ساخت وآخت . به فرهنگ. و آهنگ به آهنگ و آزاد.
ظرافت خاص:هنر ناب. هنرنابی. ناب هنری. ازظرافت خاصی برخورداراست:ازهنر نابی برخورداراست. باهنرنابی ساخته شده است. باریزه کاری زیبایی. با ارج و مرج والایی. با زیبایی و فن بالایی. زیبایی هنرمندانه ای. ... [مشاهده متن کامل]
بابک درخوری. با روش والایی. با سرشت هنرمندانه و هنری پرداخته شده است. پردازش خوبی. پردازش در خوری. پردازش لازمی. هنرمندانه. هوشمندانه. هوشیارانه . آهنگین. بازآفرینی ساخته شده است. با آفرین آفریده شده است. . و . . . . .