ظاهرا

/zAheran/

    evidently
    nominally
    obviously
    ostensibly
    outwardly
    reportedly
    reputedly
    seemingly
    superficially
    supposedly
    apparently
    on the face of it
    seem

فارسی به انگلیسی

ظاهرا با تقوا
old maid

ظاهرا مجلل
grandiose

مترادف ها

apparently (قید)
ظاهرا

پیشنهاد کاربران

ظاهرا: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
گویا ( دری )
ساکشات sākŝāt، ویسپشتم vispaŝtam ( سنسکریت )
پرادو parādu ( سنسکریت: prāduh )
وادیار ( کردی )
از آن چه پیداست، به نگر میاید، گویا
در آشکار
ظاهِراً: انگار، گویا، آن جور که پیداست، آن گونه که نشان می دهد، چنین می نماید، برای وانمود، از رویِ وانمود، از بیرون ( نما ) ، از برون ( نما )
از قرار معلوم
درنما
on the surface
آنگونه / آنسان که برمی آید
از برابرهای یاد شده در بالا، �همانا� نادرست و �به آشکاری� ( یا آشکارا ) نیز نارساست.
به نظر
به ظاهر
هوالعلیم
ظاهراً :
آنطوری که به نظر میرسد ،
آنطور که پیداست،
اینطوریکه احساس میشود،
به ظاهر ، آنچه که به نظر می آید

Apparently
به زبان کردی:وادیارە، وێ دە چێ
به معنای شباهت داشتن یانزدیک به واقعیت بودن فرزا"، ، احتمالا"، ، ظاهرا"
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس