طول کشیدن


    continue
    to last

مترادف ها

last (فعل)
دوام داشتن، طول کشیدن، دوام کردن، به درازا کشیدن، پایستن

پیشنهاد کاربران

Drag on
زمان بُردن
به درازا کشیدن
پای داشتن، بدرازا کشیدن
نمونه:
این سوخت آینده ی جهان است و تا زمانی دراز پای خواهد داشت
برگرفته از پیش نویس یادداشتی در دست کار
به طول انجامیدن
دوام کردن

بپرس