طول

/tul/

    length
    length of time
    duration
    longitude
    abscissa
    long

فارسی به انگلیسی

طول استخر
lap

طول برحسب فوت
footage

طول پرتاب
pitch

طول پرش
jump

طول جغرافیایی
longitude

طول خدمت
standing, enlistment

طول دادن
continue, to prolong, to be long(in doing something)

طول دادن زمان
protract

طول دامن
hemline

طول زمان
continuance, course

طول زمان یا طول مدت
length of time, duration

طول عضویت
standing

طول قطر
diameter

طول مدت
length

طول موج
wavelength

طول نسبی نت
values

طول نقطه
abscissa

طول نوسان هر چیز در حال نوسان
swing

طول و عرض و غیره
measurement

طول وتر بال هواپیما
chord

مترادف ها

length (اسم)
مد، درجه، طول، مدت، قد، درازا، امتداد

duration (اسم)
طول، استمرار، بقاء، مدت، طی

longitude (اسم)
طول، درازا، طول جغرافیایی

along (حرف اضافه)
همراه، طول، در امتداد خط

پیشنهاد کاربران

بنظر میرسه که فارسی باشه
در انگلیسی که همریشه زبان فارسی هست tall به معنی درازا و بلندی هست
همچنین شهرهایی که در بلندی قرار دارند مانند تالش و طالقان که تال یا طال همون طول هست
کلمه ( طول ) در قرآن به معنای غنی و بی نیازی و یا زیادت در قدرت مالی است .
و من لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنات المؤ منات . . .
بالا
( بیهقی )
درازا
همچنین، �پای داشتن� یا �بدرازا کشیدن� بجای �طول کشیدن�
نمونه:
این سوخت آینده ی جهان است و تا زمانی دراز پای خواهد داشت.
برگرفته از پیش نویس یادداشتی در دست کار
دراز
درازا، درازی
درازا، درازی، ضلع بزرگ تر، دیرش، مدت، زمان، امتداد، مسافت، بعد
بلندی
درازا

بپرس