طهارت

/tahArat/

    ceremonious purification after easing nature

فارسی به انگلیسی

طهارت گرفتن
to wash oneself after easing nature

مترادف ها

purity (اسم)
خلوص، صفاء، عفت، پاکدامنی، تمیزی، طهارت، صافی، پاکی

cleanliness (اسم)
طهارت

پیشنهاد کاربران

کربلاء عاشوراء مظهر تجلی پاکی وطهارت است؛
پس، من، تو ودیگران در آن محضر طاهر چی میکنیم؟!
"لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ"
طهارت ، ( مطهر ) اسم فاعل از باب تفعیل آن است ، به معنای پاکی است ، بر خلاف قذارت که در معنای ناپاکی استعمال می گردد.
پاکدامنی، پاکی، تطهیر، تیمم، طهر، غسل، وضو، قداست، پاکیزگی، نزیه
در پهلوی" پاتیابی"

بپرس