تشدید کردن، طنین انداختن، پیچیدن
درز گرفتن، خنده کردن، درز پیدا کردن، شکافتن، طنین انداختن
تکان دادن، طنین انداختن، ناجور بودن، تصادف کردن، نزاع کردن، لرزاندن، لرزیدن صدای ناهنجار، اثر نامطلوب باقی گذاردن، مرتعش شدن
طنین انداختن، پیچیدن، منعکس کردن، ولوله انداختن
طنین انداختن