طناب؛ تناب به مفهوم الیاف به هم تنیده شده
ریسمان؛ الیاف ریسیده شده. ریسندگی الیاف
ارتباط. رابطه
چله. چله گرفتن.
طناب کلمه ای تورکی است که از ایپ تورکی گرفته شده ودر عربی به صورت طنب به کار رفته است
این واژه ایرانی است و همخانواده با تنیدن است و درست است که تناب بنویسیم نه طناب ، دهخدا و معین و افرادی از این دست بیشتر آخوند بودند یا دست پرورده فرهنگ حوزوی و واژه نامه هایشان دچار خطای بسیار.
در گویش لکی مردم لرستان به طنا، رسن گفته می شود.
رسن . . .
قلق
numerous
بند، حبل، خطام، رسن، رشته، ریسمان
کسی که خودش بی هنره و چیزی از خود برای عرضه به جامعه و نازیدن بهش نداره ، خودش رو به یک گروه بزرگتر میچسبونه تا افتخارات اون گروه یا قوم رو مال خودش کنه و قضیه همینه. خواهر یا برادر عزیز ، ترک و کرد و فارس و لر و بلوچ ، ما هزاران ساله که داریم اینجا کنار هم زندگی میکنیم و همونطور که همه از یک پدرومادریم زبانهامون هم از یک زبان مادر گرفته شده ، واسه همینه که شما اینهمه کلمه ی مشترک بین فارسی و ترکی پیدا میکنی ، نه فارسا این کلماتو از ترکا گرفتن و نه برعکس ، بلکه هر دو از یک زبان مادر این کلماتو به ارث بردن.
... [مشاهده متن کامل]
این داستان ترک و عرب و فارس رو هم یه مشت استعمارگر درست کردن که ما رو به جون هم بندازنو ثروتهامونو ببرن ، پس نوکر بی جیره و مواجب اونا نشیم .
طناب در اصل به معنی خیمه و چادره و از ریشه ی تنیدن نیست که بعضیا بالا گفتن. این کلمه که در شعر حافظ با لفظ طنبی به معنی سکو و تخت و نشیمنگاه به کار رفته با کلمه ی کنف فارسی و canopy درانگلیسی به معنی سایبان و ایوان همریشه است و ربطی به تنیدن نداره ، ترکی هم نیست ، ط هم فقط در عربی نیست ، بلکه همونطور که دیدیم در فارسی هم هست.
در زبان لری بختیاری به طناب، ، وریس*وه رس*می گویند
طناب یعنی طناب
در پهلوی " وندگ" برابر نسک فرهنگ کوچک زبان پهلوی نوشته مکنزی و برگردان بانو مهشید میرفخرایی.
رسن٬ریسمان
شکل نوشتاری طناب همچنین استفاده از باب عربی افعال و ساختن واژه اطناب به معنی زیاده گویی یا روده درازی سبب این اشتباه شده است که گروهی، تناب را عربی بدانند. اما تناب در واقع با تنیدن که یک واژه فارسی است هم ریشه میباشد.
تناب واژه ای پارسی از ریشه "تنیدن" گرفته شده است.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)