طلوع

/tolu~/

    rising
    appearance
    rise

فارسی به انگلیسی

طلوع خورشید
daylight, sunrise

طلوع کردن
rise, to rise

مترادف ها

blooming (اسم)
طلوع

rise (اسم)
فراز، پیشرفت، سربالایی، ترقی، صعود، طلوع، قیام، ترقی خیز

rising (اسم)
خیز، طلوع، برخاستگی، در حال ترقی یا صعود

flourishing (اسم)
طلوع

پیشنهاد کاربران

بهترین جایگزین طلوع خورشید ، از واژه برآمدن و برآمنش هست.
طلوع نام یک آلبوم موسیقی اثر معین در سال ۱۳۸۶، خوانندهٔ ایرانی است که در سبک پاپ تهیه شده و دارای ۱۱ آهنگ است. معین در این آلبوم، در کنار هنرمندان خارج از ایران با برخی هنرمندان داخل ایران نیز همکاری داشته
...
[مشاهده متن کامل]
است. بابک بیات آهنگسازی قطعات این آلبوم را بر برعهده و ترانه سرایان آن بابک صحرایی، اهورا ایمان و ترانه مکرم، همگی از ترانه سرایان جوان داخل ایران بودند. معین در مصاحبه ای اعلام کرده گرچه «از کارهای قدیمی اش فاصله نگرفته ولی بله نوگرایی روی آورده است. »

طلوع
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/طلوع_(آلبوم)
آفتاب برزدن ؛ طلوع کردن. طالع شدن. دمیدن :
گاه سحر بود کنون سخت زود
برزند از مغرب تیغ آفتاب.
ناصرخسرو.
طلوع: فروغ، برآیش
غروب: افروغ،
زیبنده است که از واژه های" برآمد و بردمید ( دمید ) " بهره ببریم و همچنین از کارپایه هایشان برای کارواژه ساختن بهره گیریم"برامدن، بردمیدن"
طلوع یک واژه کاملا پارسی است چون عربی آن می شود یعلو واژه طلوع صددرصد پارسی است.
( آفتاب زدن ) ( مصدر ) طلوع کردن آفتاب .
خورشید دمیدن . [ خوَرْ / خُرْ دَ دَ ] ( مص مرکب ) طلوع آفتاب . برآمدن آفتاب . ( از آنندراج ) : گفتم ای بخت بخسبیدی و خورشید دمیدگفت با اینهمه از سابقه نومید مشو. حافظ ( از آنندراج ) .
سحر = Dawn
شروع روز
شمشیر کشیدن خورشید ؛ کنایه از سر زدن خورشید. طلوع آن :
چو خورشید شمشیر رخشان کشید
شب تیره را گشت سر ناپدید.
فردوسی.
بیرون امدن خورشید
انواع طلوع:
1 - طلوع صبح ( طلوع فجر ) :آغاز وقت نماز صبح
2 - طلوع آفتاب ( طلوع خورشید ) : پایان وقت نماز صبح
واژه ی طلوع که بهتر است آنرا تورو یا طولو نوشت، در اصل پارسی آریایی هست و اگر در زبان های دیگر بکار گرفته میشود، از پارسی به آن زبان ها رفته این و دوم اینکه واک یا حرف و یا هرپ �ط� در پارسی پهلوی وجود دارد و عربی نیست.
خورآیِش ( آمدنِ خورشید )
دمیدن، بر دمیدن
روشن شدن هوا
روز : day : ساعت ۶ روز : am 6
بامدادان : dawn
سپیده دم، پگاه، خورخیز، برآمد : sunrise
پیشین : morning
نیم روز : midday, noon : ساعت ۱۲ روز : pm 12
شب : night : ساعت ۶ شب : pm 6
پسین : evening, afternoon
...
[مشاهده متن کامل]

گرگ میش : dusk
هوراُفت فرورفت : sunset
نیم شب : midnight : ساعت ۱۲ شب : am 12

بامداد
روزدرآ
طلوع یعنی آفتاب صبح سپیده دم
طریقه نوشتن صحیح عسگرطلوع ب زبان لاتینی
افتم وار : در شهرستان فردوس کاربردی است
این واژه تازى ( اربى ) است و سپارش میگردد بجاى آن از برابرهاى پارسى چون برآیشBarayesh ( پارسى: برآمدن خورشید ) ، اُشOsh ( پهلوى: بامداد ، طلوع آفتاب ) ، فَرشَم Farsham ( پهلوى: فْرَشْم : فجر ، طلوع آفتاب ) هوراسان Hurasan ( پهلوى: خْوَرآسان : طلوع آفتاب ) و ساخته
...
[مشاهده متن کامل]

پیشنهادى هورآیش ( هور: خورشید+ آیش ( آمدن ) : طلوع ) بهره بجویید.

روز در آمد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٥)

بپرس