کودک، طفل، سگ، بچه شیطان و موذی، ادم خام دست و بی تجربه، ادم خام دست
پیشنهاد کاربران
کودک شیرخوار نوزاد
واژه طفل معادل ابجد 119 تعداد حروف 3 تلفظ tafal ترکیب ( اسم ) [عربی] [قدیمی] مختصات ( طِ ) [ ع . ] ( اِ. ) منبع لغت نامه دهخدا فرهنگ فارسی عمید فرهنگ فارسی معین فرهنگ واژه های سره فرهنگ فارسی هوشیار واژگان مترادف و متضاد
کوردی: کورپَ، بِبِک، بَبِگ، زاروک تورکی:K�rp�
طفل زهره شکاف : طفلی که ترسیده و کیسه ی صفرای وی شکافته شده است.
New born
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: بچه، کودک، نوزاد ( پارسی دری ) کورپ kurp ( کردی: کورپه ) ماشوم mãshum ( پَشتو ) مِنال ( کردی ) سونو، سیسو sisu ( سنسکریت ) هانومات ( سنسکریت: هَنومَت )