overflow
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
طلوع کردن، خاستن، طالع شدن، برخاستن، بلند شدن، برامدن، بالا رفتن، صعود کردن، ترقی کردن، ناشی شدن از، طغیان کردن، بالا آمدن، از خواب برخاستن، سربالا رفتن
سر و صدا و اشوب کردن، برخاستن، طغیان کردن، بالا آمدن، از خواب برخاستن، ببالا رفتن
سرکشی کردن، طغیان کردن، شوریدن، یاغی گری کردن، تمرد کردن
غرق کردن، سیل گرفتن، طغیان کردن
سرکشی کردن، طغیان کردن
طغیان کردن، سرشار شدن یا کردن لبریز شدن
پیشنهاد کاربران
سر برافروختن
طغیان کردن یا افتخار کردن مباهات کردن .
طغیان کردن یا افتخار کردن مباهات کردن .
راه طغیان در پیش گرفتن
در پارسی " سپوختن "