طعمه: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
رنجال ranjāl ( دری ) .
جاگدی jāgdi ( سنسکریت: jāgdhi )
واژه ی پایدام که برخی آن را پهلوی می دانند، در میان واژه های پهلوی دکتر فره وشی، مکنزی و آنکُتیل دوپرون دیده نمی شود.
طعمه یعنی خوراک تعیین شده برای شکار کردن
چیزی ( مانند یک تکه غذا ) که برای جذب ماهی یا حیوانات استفاده می شود تا بتوان آنها را گرفت
چیزی برای بیرون کشیدن هدف مورد نظر ( حیوان یا انسان ) از محل اختفای خود ( یا بهتره بگیم برای به دام انداختن آن )
... [مشاهده متن کامل]
Bait : طعمه
Trap : تله
Prey : صید - شکار ( منظور حیوانی است که مورد حمله و در نهایت کشته و خورده میشود توسط حیوانات شکاری ) - که طعمه هم میگن بهش
Hunt : شکار کردن
برابر پارسی واژه طعمه همان پایدام پهلوی یا دام پارسی هست
روزی
شکار
افسونگر، دلفریب، فریبنده، گول زننده، دام افکن
در پهلوی " پایدام " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.