طرح عربی ترک فارسی وترخ لری هستند.
طرح:انداختن.
ترک گذاشتن.
ترخ:وانهادن.
اقْتُلُوا یُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضاً یَخْلُ لَکُمْ وَجْهُ أَبیکُمْ وَ تَکُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْماً صالِحینَ9
این حسادت برادران یوسف ( علیه السلام ) شبیه حسادت إبلیس به آدم ( علیه السلام ) هست.
... [مشاهده متن کامل]
به عبارت"تازه وارد" رجوع کنید.
. . .
طَرَحَ
إطروحة
با:
تره
طره
ترح
. . .
اشتباه نگیر!
در زبان کردی کرمانجی کارواژه ای موجود است تحت عنوان ( rahiştin ) که معنای آن می شود ( مطرح کردن )
شاید بتوانیم از این کارواژه، واژه های :
راهشت = طرح
راهشتن = مطرح کردن
راهشته = مطرح شده
را ایجاد کرد.
افکندن
مصداق و یا مفهوم
مصداق
لوگو
پیشنهادِ واژه :
در بسیاری از جاها، " مطرح کردن" برابرِ " پیش آوردن، پیش آوری کردن" است.
واژه یِ " طرح، مطرح" نیز برابرِ " پیش آورِش، پیش آوری" است.
نمونه:
طرحِ چنین پرسشهایی . . . . = پیش آوریِ ( = پیش آورِشِ ) چنین پرسشهایی . . . .
... [مشاهده متن کامل]
من چنین پرسشی را مطرح کردم = من چنین پرسشی را پیش آوردم ( یا پیش آوری کردم ) .
برنامه ریزی
نمونه:
کرانمند ( محدود ) نمودن درآمدهای نفتی روسیه تنها بگونه ای ( در صورتی ) شدنی ( امکان پذیر ) است که کشورهای کاپی ( کافی ) در این برنامه ریزی ( طرح ) همپا شوند ( شرکت کنند ) .
برگرفته از یادداشتی در دستِ کار
در میان نهادن / گذاشتن // به میان آوردن
نمونه:
�پرزیدنت بادبادی� در پاسخ به پرسشِ خبرنگاران درباره ی در میان نهادنِ ( طرح ) جُستارِ کشته شدنِ جمال خاشقچی در دیدار با شاهزاده ی عربستان گفت . . .
... [مشاهده متن کامل]
نمی دانم این واژه از ریشه ی عربی است یا آنگونه که کاربری در بالا در میان نهاده، عربی دیسیده شده ای از �تهر� پارسی است. به هر رو، به این گونه ی ناشایست آن با کاربرد تای دسته دار ( ط ) ، یکی از آشوبنده ترین واژه های راه یافته بزبان پارسی است که از دید من، باید آن را در هر آرش و مانش آن زدود و دور انداخت.
پلن
واژه طرح شکل دیگر واژه ایرانی تهر به معنای مدل نمونه شما scheme الگو است که امروزه در گویشهای مرکز و غرب ایران به کار میرود، مثلن میگویند "این دو چیز تهر یکدیگرند" بدین معنا که درصدی باهم شباهت دارند. در ایران موقعی که میگویند طرح چیزی را رسم کنید بدان معناست که شکل یا نمای همانندی با آن چیز را بکشید که نشان میدهد واژه طرح→تهر ایرانی با لغت طرح عربی به معنای افکندن همریشه نیست. ازینرو واژه طرحنامه همتای لغت لاتین پروپوزال proposal و واژگان طرحریز ( ریز→راز=سازنده ، مهراز=معمار ) و طرحساز و طرحگر همتاهای لغت عربی طراح هستند. دانستنی است لغت عربی طرح به معنای افکندن کاربردهای دیگری دارد مثلن لغت مطرح به معنای پیش افکنده یا پیش کشیده و طراح به معنای پیش افکننده یا پیش کشنده است.
... [مشاهده متن کامل]
منبع : http://parsicwords. mihanblog. com/
feature
طرح
E. g. bonus features
طرحهای تشویقی
به فارسی: بَرسه ( بَرسیدن ) ، وانِشان ( وانِشیدن، وانِشان کردن/زدن )
بَرسه ( Barse ) مانند آلمانی Entwurf و عربی Al - Tarh به معنی انداختن است، زیرا طرح گاهی با فعل انداختن به کار میرفته. حافظ : طرحی نو در اندازیم.
... [مشاهده متن کامل]
وانِش ( Vaneshaan ) نیز مانند انگلیسی Design و فرانسه ای Dessin از وا:de و نش/نشان:sign ساخته شده.
واژه طرح شکل دیگر واژه ایرانی تهر همریشه به معنای مدل نمونه شما scheme الگو است که امروزه در گویشهای مرکز و غرب ایران به کار میرود، مثلن میگویند �این دو چیز تهر یکدیگرند� بدین معنا که درصدی باهم شباهت دارند. در ایران موقعی که میگویند طرح چیزی را رسم کنید بدان معناست که شکل یا نمای همانندی با آن چیز را بکشید که نشان میدهد واژه طرح→تهر ایرانی با لغت طرح عربی به معنای افکندن همریشه نیست. ازینرو واژه طرحنامه همتای لغت لاتین پروپوزال proposal و واژگان طرحریز ( ریز→راز=سازنده ، مهراز=معمار ) و طرحساز و طرحگر همتاهای لغت عربی طراح هستند. دانستنی است لغت عربی طرح به معنای افکندن کاربردهای دیگری دارد مثلن لغت مطرح به معنای پیش افکنده یا پیش کشیده و طراح به معنای پیش افکننده یا پیش کشنده است.
... [مشاهده متن کامل]
طرح
همریشه با واژه انگلیسی : throw به مینه انداختن ؛ به گُمان : تَراز پارسی است.
پیشنهاد : تَرای ( تَراییدن ) ، تَرایش ، تَرایه
طراح = تَرایا
مطرح = ترایشگاه ( مطرح در باب مَفعَل: جاینام = اسم مکان )
طارِح = تَراینده ، تَرایشگر
مَطروح = تراییده
طرح : [ اصطلاحات مجلسی ]پیشنهادی است که توسط حداقل 15 نفر از نمایندگان مجلس یا شورای عالی استان ها به مجلس ارائه می شود. گفتنی است لوایح و طرح ها بر اساس درجه اهمیت شان به عادی، یک فوریتی، دو فوریتی و سه فوریتی تقسیم می شوند.
در معنی "گستردن" و" پهن کردن" که عمدتا با "کشیدن" همراه است، ردپای این واژه را میتوان در ریشه مصدر لاتین trahere به معنی to drag و to draw یافت. اگر پسوند مصدرساز ere را برداریم، به ریشه این فعل یعنی trah می رسیم که شباهت بسیاری به tarh/طرح دارد.
... [مشاهده متن کامل]
مشتقات این ریشه لاتین در زبان انگلیسی عبارتند از:
( Por ( tray - پرتره ( که با کشیدن و گستردن قلم شکل میگیرد )
Attract
Trac ) tor ) - تراکتور ( ابزاری برای کشیدن و گستردن خاک )
. .
مرجع: یوتیوب، کانال Originally Same
هنداخ، برآرایه، برآر، برآراسته
ایده
در پهلوی " هنداختار " برابر نسک فرهنگ کوچک زبان پهلوی از مکنزی و برگردان بانو مهشید میرفخرایی .
پی نوشت، پی نویسی
پی ریزی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)