طبیعتا


    accordingly
    naturally
    normally

پیشنهاد کاربران

طبیعتاً: خیمانه
خیم در زبان پهلوی دقیقانه به معنای طبیعت است.
طبیعتاً: خود به خود؛ سرشتانه
دیدگاه شماره 4:
از واژه "به هر روی" که از پیشنهاد های پیشین من خیلی ساده تر است میتوان بهره برد. برای نمونه:
نادرست:طبیعتا برای رسیدن به خواسته هایمان کوشش نیاز است.
درست تر:به هر روی برای رسیدن به خواسته هایمان کوشش نیاز است.
...
[مشاهده متن کامل]

پیشنهاد کاربر گرامی /مهدی کشاورز/ نیز بسیار درخور و شایسته و برای کاربرد های روزانه درخور است.
بدرود!

دیدگاه شماره 3:
می توان از واژه های "چیهریگی، چیهرینی" نیز بهره برد.
"چیهر" برابر "طبیعت، طبع" می باشد و "چیهریگ" برابر "طبیعی" می باشد. اکنون "چیهریگی" می شود "طبیعی ای، به شیوه طبیعی" که می توان برابر "طبیعتا" باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

"چیهرین" برابر "طبیعی" است و با افزودن "ی" می شود "به شیوه طبیعی" که باز هم برابر "طبیعتا" می باشد.
و می توانیم به جای "چیهر" که ریخت کهن تر "چِهر" است از "چهر" بهره ببریم و می شوند"چهریگی، چهرینی"
بدرود!

درود بر کاربر /مهدی کشاورز/.
بله، این واژه "به راستی" چم ( =معنی ) درستی برای "طبیعتا" نیست و شاید در برخی گزاره ها کاربرد داشته باشد که در آنها هم دلچسب نیست و برابر درست گزاره را نمی رساند.
از شما بسیار سپاسگزارم.
درود بر جناب نقدی
شاید در برخی گزاره ها آسانگیرانه بتوان "به درستی" را جایگزین [طبیعتا] کرد ولی این برابرِ نازکبینانه و دقیقی برای آن واژه ی بیگانه نیست.
[به درستی] برابر واژه هایی مانند [حقیقتا، حقا، در حقیقت، واقعا] است از سوی دیگر واژه ی طبیعتا همچم با حقیقتا و واقعا نیست.
...
[مشاهده متن کامل]

واژه ی [طبیعتا] هنگامی به کار می رود که رخدادی به خودیِ خود یا خودبه خود، بی دستیازی و دست درازی انسان به شیوه ی طبیعی روی می دهد:
اگر در یک زیستگاه، دما و نمناکی درخوری فراهم باشد طبیعتا گیاهان رویش خوبی در آن خواهند داشت.
یکی از هم ارزهای [به خودی خود، خودبه خود، خواهی نخواهی و. . . ] جایگزین زیبنده ای به جای واژه ی طبیعتا خواهد بود.

"به راستی" برابر این واژه بیگانه است.
بروزرسانی:
کاربر گرامی /مهدی کشاورز/ لغزش ( خطا ) من را گزارش دادند و به جای واژه "به راستی" برای ندادن داده های نادرست، واژه ای دیگر را باید پیشنهاد دهم.
...
[مشاهده متن کامل]

طبیعتا برابر "به طور طبیعی" است که از همین برابر در می یابیم که "طبیعتا" برای نشان دادن سرشتین بودن چیزی است. "به سرشت، بر سرشت" را می توان پیشنهاد داد که از نگاه من "به سرشت" کمی بهتر است.

برای نمونه:
طبیعتا ستارگان از ماه ها بزرگتر هستند.
می توان گفت:
به سرشت ستارگان از ماه ها بزرگتر هستند.
امیدوار هستم این پیشنهاد من درست باشد!
بدرود.

خواهی نخواهی،
چه بخواهیم چه نخواهیم
طبعا
در واقع. در اصل . بطور بنیادی
همسنگ پارسی: بدیهی، بر سِرِشت، سِرِشتی
( طبیعتاً ) این واژه عربی است و پارسی آن این است:
پِراکریا ( سنسکریت: پْراکرْتیا )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس