طالب

/tAleb/

    who seeks or demands
    (one) who seeks or demands

فارسی به انگلیسی

طالب بودن
desire, seek

طالب جنگ و دعوا
belligerent

طالب چیزی بودن
to seek something, to be fond of something

طالب سعادت و رفاه همگانی
public-spirited

طالب ندارد
there is no demand for it.

مترادف ها

applicant (اسم)
طالب، متقاضی، داوطلب، درخواستگر، تقاضا کننده

cadet (اسم)
طالب، دانشجوی دانشکده افسری

wishful (صفت)
خواهان، مشتاق، ارزومند، طالب، خواستار، مایل

wishing (صفت)
خواهان، طالب، خواستار، مایل، چیزی که ارزو میشود

aspirant (صفت)
ارزومند، طالب، حروف حلقی

appetent (صفت)
مشتاق، ارزومند، طالب

demanding (صفت)
خواهان، سخت، طالب، خواستار، سخت گیر، مصر، مبرم

searching (صفت)
طالب، پویا

emulous (صفت)
طالب، رشک برنده

پیشنهاد کاربران

طالب: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
میلاو milāv، خواهان، خواهنده، خواستار ( دری )
رژنه rožne ( سغدی )
تکس takes ( سنسگسری )
خواهنده، خواهان
🇮🇷 همتای پارسی: خواهنده 🇮🇷
خواستار
کامیدن: طلبیدن
کامنده: طالب
کامیده: مطلوب
کامند: طلبه
داوکام: داوطلب
پارشکام: تجزیه طلب
طالب پرموزه
جویا
طالب : جوینده
چرا خودتونو زجر میدین اگه برا تکمیلی فارسی میخواین خواستار میشه
دوستون دارن مخصوصا تو
اره خوده تو
به دنبال
طالب/قالب/ تالب/ کالب/گالب/کابل / تابل . . . .
ط=ک
ا=خدا
ل= لانه
ب= اب/ رب/ پدر / با / بابا
مکان دانش آسمانی

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس