paraphernalia (اسم)لوازم، متعلقات، اسباب، ضمائم، اموال شخصی زن، اثایالبیت، اثایcontents (اسم)مفهوم، مفاد، محتویات، مندرجات، مضمون، ضمائمenclosures (اسم)ضمائمmeantime (قید)ضمنا، در ضمن، ضمائم، در این ضمن، در اثناء، در خلال
ضمائم ( جمع ضمیمه ) : همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:پیوست ها ( دری ) ابینتل abintel ( دری: ابینته پسوند جمع لکی اِل ) دوسیدل dusidel ( دری: دوسیده پسوند لکی اِل )ضمائم و تعلیقات باهم نشان های ارتشیدر خزه یک سری ضمائن برگ مانندی موجود اند+ عکس و لینک