exigence (اسم)پیش امد، ضرورتexigency (اسم)اضطرار، ضرورت، ایجابnecessity (اسم)نیاز، ضرورت، لزوم، نیازمندی، احتیاج، بایستگیurgency (اسم)ضرورت، فوریت، نیاز شدید
" درخور و شدنی ":ضرورت و امکانما واژه ی "بی وایگی" به معنی عدم ضرورت را هنوز داریم می توان از آن � "وایگی" به معنی ضرورت را دوباره زنده کرد.ضرورت = دَرواژضرورت : بایَندگیضَرورَت: بایستگی، نیازضرورت=دربایستپیش نیاز🇮🇷 همتای پارسی: بایستگی 🇮🇷لازم ، بایدلزوم، بایست"ضرورت" در تاریخ بیهقی به معنی "علت" نیز آمده است. "من در ایستادم . . . و ضرورت ستدن . . . همه بتمامی شرح دادم "تاریخ بیهقی، دکتر فیاض، ۱۳۸۴ ، ص ۲۲۷. در بایستاقتضاواجب بودنحاجتوایامشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)+ عکس و لینک