ضایعه

/zAye~e/

    wastage
    loss

فارسی به انگلیسی

ضایعه اندامی
lesion

مترادف ها

toll (اسم)
خراج، هزینه، عوارض، باج، نواقل، راهداری، ضایعه، طنین موزون، باج راه، تحمل خسارت، تعداد تلفات جنگی، صدای طنین زنگ یا ناقوس

پیشنهاد کاربران

واژه ضایعه
معادل ابجد 886
تعداد حروف 5
تلفظ zāye'e
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: ضائعَة، جمع: ضایعات]
مختصات ( یِ عَ یا عِ ) [ ع . ضایعة ] ( اِفا. )
آواشناسی zAye'e
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی عمید
رویدادناگوار
کاملا از بین رفته و غیر قابل برگشت پذیری
در پارسی باستان ( تبلت ) می گویند
در پهلوی " تبست tabast " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
تبست ها = ضایعات

بپرس