gloss (فعل)صیقل دادن، برق انداختن، تفسیر کردن، تاویل کردن، حاشیه نوشتن بر، خوش نما کردنpolish (فعل)پرداختن، براق کردن، پرداخت کردن، صیقل دادن، جلا دادن، صیقل کردن، مالیدن، سوهان زدن، واکس زدنburnish (فعل)پرداختن، پرداخت کردن، صیقل دادن، جلا دادن، صیقل کردن