صیقل

/seyqal/

    polish
    varnish
    burnish
    glaze
    gloss

فارسی به انگلیسی

صیقل خوردن
polish

صیقل دادن
buff, furbish, polish, rub, varnish

صیقل دهنده
buffer

صیقل زدن
gloss

صیقل زدن یا صیقل دادن
to polish, to furbish, to lustre

صیقل سازی
finish

صیقل گر
polisher, furbisher

صیقل کاری
glazing

مترادف ها

polish (اسم)
ارایش، جلا، صیقل، پرداخت، واکس زنی

varnish (اسم)
جلا، صیقل، لاک الکل

burnish (اسم)
جلا، صیقل، پرداخت

polishing (اسم)
صیقل

پیشنهاد کاربران

تیز کردن
تیز کننده
سلیم
صیقل: برق انداختن پس از زدودن زنگار فلزها.
زداینده
روشن تر کردن، بهتر کردن
صیقل ( نورانی، روشن و براق و درخشان )

بپرس