صوف

/suf/

    camlet or other woollen stuff

مترادف ها

camlet (اسم)
شالی، صوف

pike perch (اسم)
صوف

پیشنهاد کاربران

سوراخی در دیوار باغها که جوی آب از آن می گذرد
پوسته. لایه نازک. قشر سطحی. پوسته داخل تهی
صوفی. به کسی از خود تهی شده ومملو از خدا شده گویند
مثل حلاج که می گفت در من خداست
صوف:پشم گوسفند ، پشم، از جنس پشم

بپرس