سلیم
صور: واژه ای اربی و جمع صورت به معنی چهره ها ست.
صور: واژه ای اربی و جمع صورت به معنی چهره ها ست.
صور =sewr
درزبان لکی به معنای صبروبردباری وشکیبایی می باشد
درزبان لکی به معنای صبروبردباری وشکیبایی می باشد
صور ( در عربی: صور، در لاتین: Tyrus ) با نام باستانی تیر ، شهری در جنوب لبنان است.
جمعیت آن ۱۱۷۱۰۰ نفر است و در نزدیکی کرانه دریای مدیترانه قرار گرفته است. صور از شهرهای باستان فنیقیان بود و امروزه چهارمین شهر بزرگ لبنان است. نام این شهر به معنی «صخره» است.
... [مشاهده متن کامل]
• الجزیره، , الجزایر
• دزفول، ایران
• مالاگا, اسپانیا
• پرپینیان, فرانسه
• تونس, تونس
جمعیت آن ۱۱۷۱۰۰ نفر است و در نزدیکی کرانه دریای مدیترانه قرار گرفته است. صور از شهرهای باستان فنیقیان بود و امروزه چهارمین شهر بزرگ لبنان است. نام این شهر به معنی «صخره» است.
... [مشاهده متن کامل]
• الجزیره، , الجزایر
• دزفول، ایران
• مالاگا, اسپانیا
• پرپینیان, فرانسه
• تونس, تونس
بوق
ببخشید صور مخالفش چیه؟
تصویر
1 - شکل
2 - مثال
3 - شبه
2 - مثال
3 - شبه
ملکی که در صور می دمد نامش اصرافیل است که از صور آمده است یعنی صورچی کسی که در شیپور میدمد.
تصاویر
جمع صورت
چهره ها
چهره ها
صورت ها
شکل داد
صور=شاخ نفیر درویشان و قلندران که صوت نکبتی دارد و به عنوان نفرین به درب سرای کسی که حاجتشان را روا نکند میدمیدند لذا در کودکی من این اتفاق برای یکی از ملاکین افتاد که بزرگان با واسطه یک گوسفند چاق دادند
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
و نگذاستند اما دوسال بعد باز بیستر توقع کردند و نداد چند تا درویش که مرید مرشد بودند آمدند با تبرزین که برای هراتفاقی اماده بودند بند در حلقه درب منزلش انداختند آن یکی باد میکرد صدای ناهنجار زشت میدید تا خسته میشد این یکی دیگر و یکه هو تمامشان با هم صور دمیدند که بعد از چند روز دو تا گاوش مرد و بعد طولی نکشید گوسفندانش سر به مرگ گذاشتند مرحوم پدرم ورزشکار و مرشد ورزشخانه بود به ان نفر زیان دیده گفت سفارش کن بیایند بگو هرچه بخواهید میدهم تا به طمع درافتنددو بیایند وقتی آمدند درویشان را زد و از انها اعتراف گرفت که سم بخورد گاو ها و گوسفندان داده اند . . .
صور=بوق نفیر فرشته ای بنام اصرافیل و یا اسرافیل که یک دوست یهودی در باربری اصفهان میگفت چون در صور میدمد نامش اصرافیل شده است
واژه صور عربی معرب سورفارسی است که در در واژه سرنا کار برد دارد. سرنا مشتق ار ریشه هندو اروپایی ker به چم شاخ حیوان است که دراوستا sarah ودر سانسکریتsiras به چم شاخ و سر می باشد. در سور اصرافیل بهمین معنا
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
آمده. بنظر می رسد که واژه سرود و همچنین درخت سرو بخاطر شکل مخروطی و شاخی آن نیزاز همین ریشه می باشد. از اشتفاقهای های ریشه هندو اروپایی واژه های cranium, cornet, horn , شاخی شدنkeratin در انگلیسی میباشند.
Honk or horn نام دهکده یا بوق یا وسیله صوتی
نام دهکده ای تاریخی در شهرستان بناب که در فهرست ملی ثبت گردیده و دارای راه خاکی با دهکده باستانی کندوان می باشد.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)