prayer
فارسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
صلات ؛ کلیدواژه ای که دو مقوله ی آرامش و کنترل در مفهوم این کلمه وجود دارد
اگر از زاویه اولویت تلفظ نسبت به نگارگری کلمات و حروف به مفهوم این کلمه ورود کنیم دو مفهوم تسلی و تسلیت به معنی آرامش و مفهوم مسلط شدن و سلطه بر نفس را می توان در این کلیدواژه مشاهده کرد.
... [مشاهده متن کامل]
فلسفه ی دائم الصلات بودن دقیقا به این معنی قابل درک می شود.
یعنی در حفظ آرامش است که انسان توانایی سلطه بر وجود خود را می تواند داشته باشد.
و آرامش هم کلیدواژه ای است که مرتبط با انرژی و دریافت انرژی دارای معنا و مفهوم می باشد.
اگر از زاویه اولویت تلفظ نسبت به نگارگری کلمات و حروف به مفهوم این کلمه ورود کنیم دو مفهوم تسلی و تسلیت به معنی آرامش و مفهوم مسلط شدن و سلطه بر نفس را می توان در این کلیدواژه مشاهده کرد.
... [مشاهده متن کامل]
فلسفه ی دائم الصلات بودن دقیقا به این معنی قابل درک می شود.
یعنی در حفظ آرامش است که انسان توانایی سلطه بر وجود خود را می تواند داشته باشد.
و آرامش هم کلیدواژه ای است که مرتبط با انرژی و دریافت انرژی دارای معنا و مفهوم می باشد.
صوات بیشتر به معنی عبادت و خواندن و ستایش خداوند بزرگ است اما برای اکثریت به معنای نماز میباشد
سپیده. نیمروز. پسین . ایوار. شام. شب .
نماز پسین . صلات عصر
صلات معرب واژه �سلوتا� در زبان آرامی و به معنای سجده کردن برای عبادت می باشد .
نماز خواندنی نیست بلکه مقیم شدنی ست یعنی خداوندا بر قلب و ذهنم عشقی پر کن از رحمت خودت، جهت شروع خدمت به خلق آماده ام کن،
و پیامبر ص و علی ع گواه این موضوعند که دائم الصلوة بودند. . . . مقیم در عشق الهی جهت خدمت
نه همش بر سجاده شخصی و نه خودخواهی از خداوند!؟
و پیامبر ص و علی ع گواه این موضوعند که دائم الصلوة بودند. . . . مقیم در عشق الهی جهت خدمت
نه همش بر سجاده شخصی و نه خودخواهی از خداوند!؟
کلمه ( صلات ) که در اصل لغت به معنای دعا بوده و شارع مقدس آن را در مصداق خاصی از دعا یعنی در نماز استعمال کرد، و این استعمال آنقدر شایع شد که هر جا کلمه صلات شنیده می شد معنای نماز به ذهن می رسید، نه معنای
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
دعا، و با تحقق و جا افتادن چنین نامگذاری دیگر مجالی نیست ، برای اینکه ما الفاظی را که از صلات و زکات و غیره که در قرآن آمده بر معانی لغویش حمل کنیم ، با اینکه نسبت به معنای جدیدش آنقدر شهرت یافته که در واقع معنای حقیقی کلمه شده است ، حال یا به دست شارع چنین وضعی را به خود گرفته که در این صورت حقیقتی شرعی خواهد بود، و یا این که شهرتش در آن معنا در آغاز آنقدر نبوده که معنای لغوی به ذهن کسی نیاید، ولی در اثر اینکه متشرعه ، یعنی مسلمانان کلمه نامبرده را در معنای جدید بسیار استعمال کرده اند. به حد معنای حقیقی رسیده است ، که در این صورت از آن تعبیر می کنیم به حقیقت متشرعه ) .
دعوت
صلات و یا صلوتا در زبان سریانی که زبان آشوریها است که بعد از زبان آرامی جا افتاد. ( یکی از فرقهائی که زبان آشوری با زبانهای عبری و عربی دارد در این است که حرف آخر ب الف ب زبر aa ختم میشود ولی عبری و اغلب عربی به زیر و یا زیر کش ختم میشود . پ ، ف میشود گ ج میشود و . . . برای بهتر توضیح دادن و مثال
... [مشاهده متن کامل]
الف = alef میشود alab دال ( د ) dal بآشوری dalat و بعبری dalet میشود )
در هر حال لغت صلات و بآشوری صلوتا معنی پرستیدن صلیب را میدهد یعنی آشوریهای مسیحی عمری است بجای مسیح صلیب میپرستند و سجده میکنند بدون اینکه خود متوجه باشند. حالا چه کسی و چه گونه پدر نیآمرزیده ای این را بحضرت محمد ( ص ) نسبت داده است ؟ حضرت محمد ( ص ) و دین مبین اسلام و قرآن کریم باید از نو شناخه شوند تا معنا و کیفیت آنها ارزشیابی بسیار والا و وزینتری عرضه شود .
... [مشاهده متن کامل]
الف = alef میشود alab دال ( د ) dal بآشوری dalat و بعبری dalet میشود )
در هر حال لغت صلات و بآشوری صلوتا معنی پرستیدن صلیب را میدهد یعنی آشوریهای مسیحی عمری است بجای مسیح صلیب میپرستند و سجده میکنند بدون اینکه خود متوجه باشند. حالا چه کسی و چه گونه پدر نیآمرزیده ای این را بحضرت محمد ( ص ) نسبت داده است ؟ حضرت محمد ( ص ) و دین مبین اسلام و قرآن کریم باید از نو شناخه شوند تا معنا و کیفیت آنها ارزشیابی بسیار والا و وزینتری عرضه شود .
چوب خمیده ی تر را روی آتش بگذار تا راست و صاف شود.
کلمه صلاه به معنی نماز چند بار در قرآن آمده
پرسشگرارجمند: واژه �الصلوة� بدون مشتقات، ۶۱ بار و با مشتقات، ۹۸ بار در قرآن به کار رفته است؛ از جمله آیاتى که درباره نماز سخن گفته اند عبارتنداز: سوره ابراهیم، آیه ۳۱، ۳۷ و ۴۰؛ اسراء، آیه ۷۸؛ لقمان، آیه ۴ و ۱۷؛ انعام، آیه ۷۲؛ اعراف، آیه ۱۷۰ و ماعون، آیه ۴ و ۵. در قرآن سوره اى که به نماز اختصاص داشته باشد وجود ندارد، لیکن برخى از سوره ها که آیه هاى بیشترى از آنها به امر نماز پرداخته عبارتند از:
... [مشاهده متن کامل]
۱. بقره آیه هاى ۳، ۴۳، ۴۵، ۸۳ ، ۱۱۰، ۱۵۳، ۱۵۷، ۱۷۷، ۲۳۸ و ۲۷۷.
۲. نساء آیه هاى: ۴۳، ۷۷، ۹۰، ۱۰۱، ۱۰۲، ۱۰۳، ۱۴۲، ۱۶۲.
۳. مائده آیه هاى: ۶، ۵۵، ۵۸، ۹۱، ۱۰۶.
واژه �صلى� در قرآن، دو ریشه دارد: یکى به معناى افروختن آتش یا چیزى شبیه آن: �صلى یصلى� مانند: �جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ� و تَصْلَى نَاراً حَامِیَةً� این معنا ارتباطى با �صلاة� ندارد. دیگرى خود واژه �صلوﺓ� است؛ �صلى یصلو� که درقرآن به چند معنا به کار رفته است:
۱. دعا، تبریک و تمجید: �وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ و إِنَ اللَّهَ وَمَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلَّوا عَلَیْهِ�
۲. عبادت خاص ( نماز ) :� فَإِذَا قَضَیْتُمُ الصَّلاةَ فَاذْکُرُوا اللّهَ قِیَاماً وَقُعُوداً وَعَلَى جُنُوبِکُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنتُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَاباً مَوْقُوتاً�.
۳. عبادت: �وَمَا کَانَ صَلَاتُهُمْ عِندَ الْبَیْتِ إِلَّا مُکَاءً وَتَصْدِیَةً�
۴. رحمت خداوند: �أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِن رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ�
۵. کنیسه هاى یهودیان:�لَهُدّمَت صَومِعُ وبِیَعٌ وصَلَوتٌ ومَسجِدُ یُذکَرُ فِیهَا اسمُ اللَّهِ کَثیرًا�
پرسشگرارجمند: واژه �الصلوة� بدون مشتقات، ۶۱ بار و با مشتقات، ۹۸ بار در قرآن به کار رفته است؛ از جمله آیاتى که درباره نماز سخن گفته اند عبارتنداز: سوره ابراهیم، آیه ۳۱، ۳۷ و ۴۰؛ اسراء، آیه ۷۸؛ لقمان، آیه ۴ و ۱۷؛ انعام، آیه ۷۲؛ اعراف، آیه ۱۷۰ و ماعون، آیه ۴ و ۵. در قرآن سوره اى که به نماز اختصاص داشته باشد وجود ندارد، لیکن برخى از سوره ها که آیه هاى بیشترى از آنها به امر نماز پرداخته عبارتند از:
... [مشاهده متن کامل]
۱. بقره آیه هاى ۳، ۴۳، ۴۵، ۸۳ ، ۱۱۰، ۱۵۳، ۱۵۷، ۱۷۷، ۲۳۸ و ۲۷۷.
۲. نساء آیه هاى: ۴۳، ۷۷، ۹۰، ۱۰۱، ۱۰۲، ۱۰۳، ۱۴۲، ۱۶۲.
۳. مائده آیه هاى: ۶، ۵۵، ۵۸، ۹۱، ۱۰۶.
واژه �صلى� در قرآن، دو ریشه دارد: یکى به معناى افروختن آتش یا چیزى شبیه آن: �صلى یصلى� مانند: �جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ� و تَصْلَى نَاراً حَامِیَةً� این معنا ارتباطى با �صلاة� ندارد. دیگرى خود واژه �صلوﺓ� است؛ �صلى یصلو� که درقرآن به چند معنا به کار رفته است:
۱. دعا، تبریک و تمجید: �وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ و إِنَ اللَّهَ وَمَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلَّوا عَلَیْهِ�
۲. عبادت خاص ( نماز ) :� فَإِذَا قَضَیْتُمُ الصَّلاةَ فَاذْکُرُوا اللّهَ قِیَاماً وَقُعُوداً وَعَلَى جُنُوبِکُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنتُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَاباً مَوْقُوتاً�.
۳. عبادت: �وَمَا کَانَ صَلَاتُهُمْ عِندَ الْبَیْتِ إِلَّا مُکَاءً وَتَصْدِیَةً�
۴. رحمت خداوند: �أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِن رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ�
۵. کنیسه هاى یهودیان:�لَهُدّمَت صَومِعُ وبِیَعٌ وصَلَوتٌ ومَسجِدُ یُذکَرُ فِیهَا اسمُ اللَّهِ کَثیرًا�
صلات
فرهنگ فارسی معین
( صَ ) [ ع . ] ( اِ. ) = صلاة . صلوة : 1 - نماز. 2 - دعا. ؛ ~ ظهر نماز ظهر.
فرهنگ فارسی معین
( صَ ) [ ع . ] ( اِ. ) = صلاة . صلوة : 1 - نماز. 2 - دعا. ؛ ~ ظهر نماز ظهر.
صلات
( صَ ) [ ع . ] ( اِ. ) = صلاة . صلوة : 1 - نماز. 2 - دعا. ؛ ~ ظهر نماز ظهر.
( ص ) [ ع . ] ( اِ. ) جِ صل ؛ عطاها، جوایز.
( صَ ) [ ع . ] ( اِ. ) = صلاة . صلوة : 1 - نماز. 2 - دعا. ؛ ~ ظهر نماز ظهر.
( ص ) [ ع . ] ( اِ. ) جِ صل ؛ عطاها، جوایز.
این واژه را عرب ها از یهودیان گرفتند و چه بسا که یهودیان نیز از ایرانی ها گرفته باشند
این واژه میتواند از " سلام" باشد یا از صلا یا هلا که ایرانی هستند :
واژه آریایی سلام ( سل=خوشی لوم=پُربرکت ) به معنای سالم کامل healthy complete که آنرا در لوری و کوردی silam میخوانند در فرهنگ سومر به شکل silim* در معنای درود به کار میرفته که نشان میدهد واژه ایرانی سلام همریشه نیست با لغت عربی silim* سلام که معنای آن صلح peace است. لغت اسالم ( نام شهری در گیلان: ا=آب سالم=درست ) نیز در لغتنامه سومر به معنای آب شفابخش potion ثبت شده است.
... [مشاهده متن کامل]
*silim : ( sil=pleasure - joy lum=to grow luxuriantly ) = healthy
: ( water health ) =potiona - silim*
بدینسان روشن میشود واژگان ایرانی سالم و سلامت ( سلام ات=پسوند ) از همین ریشه ستانده شده اند و رپتی ( ربطی ) به واژگان عربی اسلام تسلیم مسلمان ندارند. عربهای بیابانگرد هنگام نزدیک شدن به یکدیگر سلام=صلح میگفتند بدان سبب که از جنگ و غارت و کشتار یکدیگر بیمناک بودند. ازینرو سلام گفتن در عرب بدین معنا بوده است: �جنگ باهات ندارم، نمیخوام بکشم ات، غارت ات نمیکنم�.
*پیرس: Sumerian Lexicon –version 3. 0 - John Halloran
این واژه میتواند از " سلام" باشد یا از صلا یا هلا که ایرانی هستند :
واژه آریایی سلام ( سل=خوشی لوم=پُربرکت ) به معنای سالم کامل healthy complete که آنرا در لوری و کوردی silam میخوانند در فرهنگ سومر به شکل silim* در معنای درود به کار میرفته که نشان میدهد واژه ایرانی سلام همریشه نیست با لغت عربی silim* سلام که معنای آن صلح peace است. لغت اسالم ( نام شهری در گیلان: ا=آب سالم=درست ) نیز در لغتنامه سومر به معنای آب شفابخش potion ثبت شده است.
... [مشاهده متن کامل]
بدینسان روشن میشود واژگان ایرانی سالم و سلامت ( سلام ات=پسوند ) از همین ریشه ستانده شده اند و رپتی ( ربطی ) به واژگان عربی اسلام تسلیم مسلمان ندارند. عربهای بیابانگرد هنگام نزدیک شدن به یکدیگر سلام=صلح میگفتند بدان سبب که از جنگ و غارت و کشتار یکدیگر بیمناک بودند. ازینرو سلام گفتن در عرب بدین معنا بوده است: �جنگ باهات ندارم، نمیخوام بکشم ات، غارت ات نمیکنم�.
*پیرس: Sumerian Lexicon –version 3. 0 - John Halloran
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)