صفیه نام مادرمه واقعا مثل اسمش پاک وپاکدله فدای تمام مادران
برگزیده شده ، انتخاب در دوستی
این اسم فقط صفیه نی بلکی صُفیه هم تلفظ میشه
این اسم فقط صفیه نی بلکی صُفیه هم تلفظ میشه
بانو شایسته
بانوی برگزیده
صَفیّه : نام ام المؤمنین - یک رنگ و صمیمی در دوستی - عزیز - خاص و گزیده - شایسته
ناب_برگزیده_پاک
پاک و پاک دل
پاکدل
پاک
خیلی قشنگ اسم صفیه
پاک
خیلی قشنگ اسم صفیه
صَفیه به معنی برگزیده .
صفیا : /safiyā/ صَفیا ( عربی ) ( = صَفیه ) ، صَفیه. اسم صَفیا مورد تایید ثبت احوال کشور برای نامگذاری دختر است.
صفی : /safi ( y ) / صَفی ( عربی ) 1 - ( در قدیم ) خالص و یگانه ( دوست ) ؛ 2 - برگزیده؛ صاف، پاک، روشن؛ 3 - ( به مجاز ) صفی الله؛ 4 - ( اَعلام ) صَفی، فخرالدین علی: [قرن 8 و9 هجری] شاعر، نویسنده و واعظ
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
ایرانی، پسر ملاحسین کاشفی سبزواری، مؤلف لَطایفُ الطّوایف، رَشَحات عین اَلحَیات، در شرح حال بزرگان سلسله ی نقشبندی، منظومه ی محمود و ایاز و بدایع الوقایع، در شرح سرگذشت خودش و برخی رویدادهای آن زمان، همه به فارسی.
صفی
مترادف صفی: برگزیده، منتخب، بی آلایش، پاک، منزه
برابر پارسی: پاک، پاکدل، نیک، نیکدل
مترادف صفی: برگزیده، منتخب، بی آلایش، پاک، منزه
برابر پارسی: پاک، پاکدل، نیک، نیکدل
صفی
۱. ویژگی دوست مخلص و یک دل.
۲. برگزیده؛ خالص.
۱. ویژگی دوست مخلص و یک دل.
۲. برگزیده؛ خالص.
صفی
فرهنگ فارسی معین
( صَ ) [ ع . ] ( ص . ) 1 - دوست یکدل . 2 - برگزیده و خالص از هرچیزی .
فرهنگ فارسی معین
( صَ ) [ ع . ] ( ص . ) 1 - دوست یکدل . 2 - برگزیده و خالص از هرچیزی .
صفیه : /safiye/ صَفیه ( عربی ) 1 - ( مؤنث صفی ) ، ( صفی. 1 - ، 2 - و 3 - ؛ 2 - ( اَعلام ) نام چند تن از زنان مشهور صدر اسلام، از جمله 1 ) صفیه قُرَیشی [قرن اول هجری] دختر عبدالمطلب، عمه ی پیامبر اسلام
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
( ص ) و مادر زبیر ابن عوام، نخستین بانوی اسلام، که در جنگ شرکت کرد. 2 ) صفیه [قرن اول هجری] از همسران پیامبر اسلام ( ص ) دختری از یهودیان خیبر که در هنگام فتح آنجا به دست مسلمانان اسیر شد. پیامبر اسلام ( ص ) او را آزاد کرد و به عقد خویش درآورد.
شایسته
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)